کد خبر: 144419

عرضه کتابی درباره عقلانیت، شکاکیت و دموکراسی در بازار نشر

کتاب «در ستایش عقل؛ چرا دموکراسی وامدار عقلانیت است» نوشته مایکل پ.لینچ با ترجمه یاسر میردامادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش ثریا - کتاب «در ستایش عقل؛ چرا دموکراسی وامدار عقلانیت است» نوشته مایکل پ.لینچ به‌تازگی با ترجمه یاسر میردامادی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۲ توسط انتشارات MIT در دانشگاه کمبریج منتشر شده است.

مایکل پاتریک لینچ نویسنده این‌کتاب، متولد ۱۹۶۶ و استاد فلسفه دانشگاه کانکتیکات است. مدیریت مؤسسه علوم انسانی دانشگاه کانکتیکات هم از دیگر موارد مندرج در کارنامه اوست. دموکراسی، اخلاق و معرفت‌شناسی تکنولوژی از موضوعاتی هستند که این‌پژوهشگر درباره‌شان پژوهش می‌کند. «جامعه همه‌چیزدان: حقیقت و تکبر در فرهنگ سیاسی» و «اینترنت ما: دانستن بیشتر و فهمیدن کمتر در عصر کلان‌داده‌ها» از دیگر آثار او هستند.

لینچ در مقدمه کتابش می‌گوید در نوشته‌های فلسفی، شکاکیت عمدتا با این‌ایده همبسته است که ما از معرفت بی‌بهره‌ایم. علاقه او به ارزش عقل، تا حدودی ناشی از گمان قدیمی‌اش به این‌امر است که علاقه واقعی به شکاکیت نه به‌خاطر پیامدهای شکاکیت برای معرفت‌فهمی است، بلکه این‌علاقه به سبب چالشی است که شکاکیت پیش‌روی اهمیت عقل‌ورزی و کار و بار دلیل‌آوری می‌نهد. به نظر لینچ، در بیشتر اوقات، معرفت کم‌اهمیت‌تر از چیزی است که فیلسوفان فکر می‌کنند. آن‌چه بیشترین اهمیت را دارد، این است که بتوان از چنین‌معرفتی دفاع کرد و به آن‌وضوح بخشید. لینچ می‌گوید تفکرش درباره این‌امور، از بسیاری آدم‌ها و موضوعات ریشه می‌گیرد.

مساله ارزش عقل یکی از کهن‌ترین مسائل فلسفی است و مانند بسیاری از مسائل عمیق فلسفی، تنها جنبه آکادمیک ندارد. بلکه راه‌حل‌های این‌مساله پیامدهای دامن‌گستری برای فرهنگ دارند. لینچ می‌گوید کتابش، تلاش نقص‌آلود و نابسنده‌ای برای کلنجار با این‌مساله است. همچنین دعوتی است به جدی‌گرفتن این‌مساله و پیوستن به صف کسانی که در راستای حل آن تلاش می‌کنند.

کتاب «در ستایش عقل» ۶ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «امید و عقل»، «نه برده، نه ارباب: عقل و عاطفه»، «خواب و خیال محض»، «دلایل ته می‌کشند: سنت و عقل سلیم»، «سنت مقدس انسانیت» و «حقیقت و غم فراق».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

ریاضیدان و فیلسوف بریتانیایی قرن‌نوزدهمی کلیفورد را بسا اوقات تجسم عقل به شمار می‌آورند. این توصیفْ حق این‌مرد را ادا نمی‌کند اما به‌گونه‌ای توصیف درستی است. کلیفورد پیش از مرگش در ۳۴ سالگی ابعاد از نظریه نسبیت اینشتین را پیش‌بینی کرده بود؛ او جبری را اختراع کرد که بعدها به نام خود او نام‌گذاری شد. با رمان‌نویسی به‌نام لوسی کلیفورد ازدواج کرد، کتاب قصه برای کودکان نوشت و حتی از غرق شدن کشتی عازم ساحل ایتالیا جان سالم به در برد. اما امروزه اگر کسی اصلا یادی از او بکند بیشتر به خاطر تک‌مقاله‌ای از وی با عنوان «اخلاقِ باور» است. این‌مقاله دفاعی پرشور، و البته قدری سفت و سخت، از اهمیت عقل است. این مقاله که به سال ۱۸۷۷ منتشر شد، هنوز حرف‌ها برای گفتن دارد و من از آن به‌عنوان نقطه پرشی به سوی دفاع ایجابی خود از ارزش عقل استفاده می‌کنم.

کلیفورد موضع مصالحه‌ناپذیری در باب عقل دارد: «باور به هر چیزی بدون شواهد کافی، همیشه، همه‌جا و برای هرکسی، خطاست.» او این‌نکته را نخست با قصه‌ای در باب یک‌کشتی بیان می‌کند. روایت واقع‌نمای تلویزیونی آن از این‌قرار است: چندی قبل، یکی از خطوط اصلی هواپیمایی امریکا میلیون‌ها دلار از سوی اداره هوانوردی فدرال جریمه شد. علت این جریمه آن بود که این‌هواپیمایی از بازرسی‌های مربوط به یافتن فرسودگی و تَرَک در بدنه هواپیماهای بوئینگ ۷۳۷ متعلق به این‌شرکت غفلت کرده بود.

این‌کتاب با ۱۸۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

منبع : نشر نو

مرتبط ها