کد خبر: 1465

یادداشتی از مهدی جمشیدی؛

بازاندیشی در چگونگی برپایی مراسمِ اعیاد اسلامی - شیعی

نظر به پیچیدگی‌ها و تحوّلات جامعه معاصر و همچنین رسوخ یافتن بعضی آسیب‌ها و آفت‌ها به آیین‌ها و مناسبت های مذهبی، می‌باید به بازاندیشی مصلحانه و عالمانه در مراسم اسلامی - شیعی دست زد.

مهدی جمشیدی: در دوره‌های تاریخی گذشته تا کنون و در همه جوامع بشری، آیین‌هایی به منظور تکریم و تعظیم آموزه‌ها و شخصیّت‌ها برگزار شده است. این قبیل آیین‌ها، همچون صورت‌های عینی و تجسّدیافته‌های باورها و نگرش‌های ذهنی مردمان هستند که در قالبی جمعی و رسمی، برگزار می‌شوند.

در دین مقدّس و متعالی اسلام نیز، بخشی از تعالیم و آموزه‌ها معطوف به اموری است که در مجموع، «شعائر اسلامی» خوانده می‌شوند. در قرآن کریم، لفظ «شعائر» به کار رفته و به مسلمین توصیه گردیده که به بزرگداشت و ترویج آنها همّت گمارند. «شعائر»، یک سلسله رفتارهای بیرونی یا مناسک و آیین‌های اسلامی است که فرع بر عقاید و اصول است و در واقع، از آنها نشأت می‌گیرند.

گفتن عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز هر کار، نام‌گذاری فرزندان با اسامی اسلامی، شرکت در نماز جماعت و... از جمله شعائر اسلامی به شمار می‌آیند. به این ترتیب، باید مراسم و مناسبت‌های اسلامی را که مشتمل بر اعیاد و عزاداری‌ها هستند، جزء و پاره‌ای از شعائر اسلامی قلمداد نمود. البته باید اضافه کرد که اسلام به سبب جامعیّت و گستردگی تعالیم خویش، حجم بسیار بیشتری از مراسم و مناسبت‌های دینی را در متن خویش گنجانده است، حال آن‌که سایر ادیان، چنین نیستند.

اگرچه مردم مسلمان و حقیقت‌طلب ایران از دیرباز تا به حال، همواره در زمینه برگزاری مراسم و مناسبت‌های اسلامی، اهتمام ورزیده و از خود جدّیت نشان داده‌اند، اما واقعیت آن است که نظر به پیچیدگی‌ها و تحوّلات جامعه معاصر و همچنین رسوخ یافتن بعضی آسیب‌ها و آفت‌ها به این آیین‌ها، می‌باید به بازاندیشی مصلحانه و عالمانه در مراسم اسلامی - شیعی دست زد و تلاش کرد تا به طراحی الگوها و ساخت‌های روزآمد و منطقی، هم کاستی‌ها و تحریف‌ها را زدود، و هم به اقتضائات و نیازهای نوپدید، پاسخ گفت.

همچنان که گفته شد، مراسم اعیاد اسلامی - شیعی به دو دسته مراسم اعیاد و جشن‌ها و مراسم عزاداری‌ها و سوگواری‌ها تقسیم می‌شود. مسأله تحقیق پیش‌رو، معطوف به مراسم اسلامی - شیعی از اعیاد و جشن‌هاست. نگارنده در این تحقیق سعی دارد تا در ابتدا، نگاهی اجمالی و انتقادی به وضعیّت کنونی برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی بیفکند، آن‌گاه در قسمت اصلی و عمدة تحقیق، الگویی را برای برگزاری این مراسم و مناسبت‌ها، طراحی و عرضه نماید.

سازوکار طراحی این الگو به این صورت است که دوگانه‌های مفهومی در زمینه مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، استخراج و دسته‌بندی می‌شوند، آن‌گاه در ذیل هر یک از این دوگانه‌های مفهومی، یک وجه و ضلع از الگوی مطلوب مراسم اعیاد، ساخته و پرداخته می‌شود. روشن است که در پایان، با مجموعه‌ای از دوگانه‌های مفهومی روبرو می‌شویم که با در کنار یکدیگر نشاندن آنها، به «چشم‌انداز» و «نقشه»ای درخور توجه از «الگوی مطلوب برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی» دست خواهیم یافت.

البته با وجود این، نباید انتظار داشت که تأمّلات و تحقیقاتی از این نوع، تمام حوایج و پرسش‌ها را پاسخ گوید و الگویی «به تمامیّت‌رسیده» و «کمال‌یافته» را عرضه نماید، بلکه باید آنها را «مقدّمه» و «پیش‌درآمدی نظری» برای عبور از وضعیّت موجود به وضعیّت مطلوب انگاشت که همچنان می‌باید در پی تصحیح و تکمیل آن بود.

در مقام اشاره به ضرورت و فوریّت این اقدام باید گفت اولّاً «ایدئولوژی اصیل اسلامی - شیعی» و ثانیاً «مراسم و مناسبت‌های برخاسته از آن»، بدون شک یک «سرمایه فرهنگی» بی‌بدیل و ارزشمند است که در تمام دوره‌های تاریخی، نجات‌بخش یا تعالی‌بخش جامعه ایران بوده است. در دورة تاریخی معاصر، با تکیه بر همین آموزه‌ها و آیین‌های اسلامی - شیعی بود که «انقلاب اسلامی» به رهبری امام خمینی(رحمه الله علیه) به وقوع پیوست و جهان متفاوتی را فراروی انسان معاصر قرار داد.

امام خمینی و طبقه اجتماعی روحانیّت، از ظرفیّت و استعداد بالای آموزه‌ها و آیین‌های اسلامی - شیعی بهره گرفتند و توانستند قابلیّت قدسی و الهی آنها را در راستای ایجاد «بسیج اجتماعی» معطوف به انقلاب، متمرکز سازند. در دورة تاریخی پساانقلاب نیز، «دفاع مقدس هشت ساله» بر همین ظرفیّت و سرمایه فرهنگی تکیه داشت؛ چنان‌که آموزه‌ها و آیین‌های اسلامی - شیعی بود که در رزمندگان، انگیزه‌های پایدار و نیرومند برای «مبارزه» و «مقاومت» و «ایثار» و «شهادت‌طلبی» فراهم می‌ساخت.

به تعبیر امام خمینی، شهدای دفاع مقدّس نه از سر ملّی‌گرایی و ایران‌دوستی، بلکه به دلیل علایق و انگیزه‌های الهی و اسلامی به سوی جبهه‌ها شتافتند و از جانفشانی و مرگ نهراسیدند و به عنوان آخرین تجربه تاریخی، باید از «حماسة نهم دی‌ماه سال ۱۳۸۸» سخن گفت که اهانت فتنه‌گران به آیین عزاداری عاشورا و هتک حرمت آن، «وجدان دینی» توده‌های مردم را آنچنان گزید و مجروح ساخت که بی‌درنگ، آنان را برای اظهار انزجار و غضب و غیرت، به عرصه خیابان‌ها کشانید.

به بیان رهبر معظّم انقلاب، تعلّقات باطنی و عمیق توده‌های مردم به امام حسین(علیه‌السلام)، آتش فتنه را خاموش کرد و فتنه‌گران را برای همیشه به حاشیه راند. بر این اساس، مراسم و مناسبت‌های اسلامی - شیعی، یک عنصر فرهنگی تعیین‌کننده و کلیدی در جامعه ایران هستند که بر روند تحوّلات، «تأثیرات بی‌نظیر» می‌نهند.

این حالت موجب می‌گردد تا حساسیّت بیشتری نسبت به «تداوم یافتن» این آیین‌ها از یک سو، و «اصلاح» و «روزآمدسازی» و «پیرایش» آنها از خود نشان بدهیم. گام نخست در این راستا، «الگوسازی» و «قالب‌پروری» برای چگونگی برگزاری این آیین‌ها است. در واقع، رهاسازی این ظرفیّت فرهنگی به حال خویش، نه تنها به شکوفایی و بارور شدن آن نمی‌انجامد، بلکه آن را به گزندها و آفت‌های بیشتری مبتلا می‌سازد و چه بسا، استعداد «اثرگذاری» و «موج‌آفرینی» را از آن بستاند و آن را به نوعی «عادت تاریخی» و «سنّت فرسوده» مبدّل گرداند.

۱-  آسیب‌شناسی وضعیّت موجودِ برگزاری مراسمِ اعیاد اسلامی - شیعی

این تحقیق، اصالتاً و ذاتاً در پی آسیب‌شناسی وضعیّت موجود برگزاری مراسم و اعیاد اسلامی - شیعی نیست، اما بدیهی است که نگاه انتقادی به وضعیّت موجود افکندن و «کاستی‌ها» و «کژی‌ها» را استخراج و فهم نمودن، نقطه شروع بسیار مناسبی برای گذار به وضعیّت مطلوب است. تنها در این صورت است که احساس جدّی‌تر و عمیق‌تری به ایجاد «تغییر» و «دگرگونی» در تصمیم‌سازان و نخبگان فکری و فرهنگی شکل می‌گیرد. نگارنده در این بخش، بنا را بر اجمال‌نویسی می‌نهد و به پاره‌ای از مهم‌ترین آسیب‌ها و نقایص وضعیت موجود می‌پردازد.

۱-۱- فرع‌انگاری و حاشیه‌نشینی

نخستین آسیب آن است که گویا در مقایسة میان مراسم اعیاد و مراسم‌ عزاداری، اصالت از آنِ مراسم عزاداری است و مراسم اعیاد، جنبة «فرعی» و «حاشیه‌ای» دارد. در مناسبت‌های عزاداری، هم توده‌های مردم و هم رسانه‌ها، به تحرّک افتاده و احساس مسئولیّت و برانگیختگی جدّی می‌کنند، اما این حالت در مراسم اعیاد، چندان مشاهده نمی‌شود. شاید تنها استثنا، مراسم عید نیمه شعبان - ولادت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف- باشد که خارج از این حکم است.

۱-۲- مصیبت‌زدگی و عزاوارگی

آسیب دیگر که از آسیب اول نشأت می‌گیرد این است که حتی مراسم اعیاد نیز، آنچنان که باید، رنگ و بوی عید و جشن ندارد، بلکه به درجات مختلف، متأثر از احوال و افعال حاکم در مراسم عزاداری است. انتقادهایی که مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر نسبت به این آسیب مطرح کرده‌اند می‌تواند روشنگر چنین واقعیاتی باشد.

ایشان در جایی تصریح کردند که برخلاف قاعدة شایع، «روضه‌خوانی» در مراسم اعیاد، روا و صواب نیست؛ چراکه در این حال، مراسم اعیاد، شکل مراسم عزا به خود گرفته و در ذهن‌ها و دل‌های مخاطبان، تلخی رسوب می‌کند. ایشان معتقدند که بازتاب یافتن این قاعدة شایع در میان جوامع و فرهنگ‌ها و مذاهب دیگر سبب می‌شود که آنها بپندارند عواطف و احساسات شیعیان ایرانی به اهل بیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)، منحصر به «مویه» و «گریه» است و «نشاط» و «شادی» را دربرنمی‌گیرد.

به بیان دیگر، مراسم اعیاد، باید حقیقتاً از سنخ و نوع عید باشد و حتی رگه‌ای از غم و حزن در آن راه نداشته باشد. علاوه بر این، مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند که اکنون میان بسیاری از «آهنگ‌ها و لحن‌های شعرخوانی» در مراسم اعیاد و مراسم عزاداری، تفاوت چندانی وجود ندارد؛ به گونه‌ای که تشخیص و تمییز دادن میان این دو نوع مراسم، قدری دشوار شده است.

حال آنکه، در مراسم اعیاد، باید از آهنگ‌ها و لحن‌های «مستقل» و «متمایز» که دلالت بر «بهجت‌آفرینی» و «نشاط‌زایی» داشته باشند، استفاده کرد. به هر حال «مصیبت‌زدگی» و «عزاوارگی» مراسم اعیاد، یکی از آسیب‌های مهم و دیرینه این مراسم است که البته تنها در دو اشکال یاد شده - یعنی روضه‌خوانی در مراسم اعیاد و استفاده از آهنگ‌ها و لحن‌های مراسم عزا در مراسم اعیاد- خلاصه نمی‌شود.

وجود این اشکال نشانگر «بی‌الگویی» و «بی‌سامانی» مراسم اعیاد است؛ یعنی چون برای مراسم اعیاد، حیثیّت مستقل و متفاوتی لحاظ نشده، این مراسم به دنباله‌ای از مراسم عزاداری تبدیل گشته و از اختصاصات مراسم عزاداری، تأثیر پذیرفته است. الگوسازی و قاعده‌پردازی برای مراسم اعیاد می‌تواند به آنها، حیثیّت و شخصیّت ویژه ببخشد.

۱-۳- قشری‌گری و عوام‌زدگی

زمانی استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری (رضوان الله تعالی علیه) در مقاله «مشکل اساسی در سازمان روحانیّت» چنین نگاشته بود که روحانیّت شیعه با وجود برخورداری از امتیازات و فضایل عالی، متأسفانه به دلیل این‌که از نظر مالی به صورت مستقیم به مردم وابسته است و از آنها ارتزاق می‌کند، مجبور گشته تا خواسته‌ها و تمایلات کوته‌نگرانه آنها را دنبال کند و به این سبب، «عوام‌زده» شده است.

مشکل «عوام‌زدگی روحانیّت»، تا حدّ زیادی همچنان برجامانده، بلکه افزون بر آن، طبقة مدّاحان و به طور کلّی، مراسم و مناسبت‌های اسلامی - شیعی، عوام‌زده شده‌اند. عوام‌زدگی مراسم و مناسبت‌ها به این معنی است که این آیین‌ها گرفتار «سلایق و پسندهای سطحی توده‌ها» گشته و از فلسفه و حکمت وجودی خویش، فاصله گرفتند و البته این وضعیّت، اختصاصی به مراسم اسلامی - شیعی ندارد؛ هر پدیده‌ای چنانچه در ورطة فرهنگ «عامه‌پسند» و «قشری» فروبغلتد، «استحاله» و «تخریب» شده و به جای اثرگذاری، به مقوله‌ای اثرپذیر و دستمالی‌شده تبدیل می‌گردد.

مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، در حکم وسیله‌ای برای انتقال یافتن معارف و حقایق اهل بیت پیامبر اکرم(صلّ الله علیه و آله) به توده‌های مردم است و نه صرفاً عرصه‌ای برای تجلّی یافتن «عواطف» و «احساسات»، اما عوام‌زدگی موجب می‌گردد احساس بر عقلانیّت غلبه یابد و به این واسطه، «ارادت‌ورزی» نسبت به اهل بیت جایگزین «معرفت‌ورزی» نسبت به ایشان شود.

بدیهی است که «احساس‌مداری» و «عاطفه‌زدگی»، مراسم اعیاد اسلامی - شیعی را «قشری» و «کم‌مایه» می‌سازد و «عمق عقلی و معرفتی» را از آن می‌ستاند. در این حال، به جای این‌که تلاش شود تا «فضایل معنوی و کمالات اخلاقی و انسانی» اهل بیت به توده‌های مردم شناسانده شود، بر «زیبایی و جمال ظاهری»، «قدرت جسمی و بدنی»، «مناسبات شخصی» و... ایشان تکیه می‌شود و نقل و شرح آنها به هسته مرکزی مراسم اعیاد تبدیل می‌گردد. از این‌رو بود که رهبر معظّم انقلاب زبان به انتقاد گشودند و تصریح کردند که مگر «چشم‌های زیبا» یا «قامت رشید»، به حضرت ابوالفضل‌العباس(علیه السلام) اختصاص دارد و یا قلّه کمالات آن جناب، این مقولات است که تنها بر این صفات و خصایص تمرکز می‌شود؟!

در همین چارچوب، اصالت یافتن «مداحی» نسبت به «سخنرانی» نیز فهم و معنا می‌شود؛ چراکه سخنرانی نماد استدلال و عقلانیّت است و مداحی نماد احساس و عاطفه. اگر به تابلوهای تبلیغات مراسم اعیاد اسلامی - شیعی در سطح شهر نظر افکنیم، مشاهده می‌کنیم که اندازة قلم نام «سخنران»، کوچکتر از اندازة قلم نام «مدّاح» مراسم است. این نوع تبلیغات، نشانگر نوعی جهت‌گیری و ترجیح فرهنگی است؛ این‌که نقطه کانونی مراسم اعیاد، «مدّاح» است، نه «سخنران»، و مخاطبان نیز به دلیل علاقه به فلان «مدّاح» است که به شرکت در مراسم جذب می‌شوند.

این نسبت، باید به نفع سخنرانی تغییر کند. به تعبیر استاد شهید آیت‌الله مطهری، این طبقه روحانیّت است که حامل عمده فرهنگ و تفکّر اصیل اسلامی است و هیچ طبقة دیگری - چه روشنفکران دینی و چه مدّاحان- نمی‌توانند جایگزین آن شوند و نقش خاص آن را بر عهده بگیرند. این تغییر ناخوشایند و غیرمنطقی در گروه‌های مرجع فرهنگی مردم، در بلندمدّت به دگرگونی در دین‌ورزی و دین‌مداری آنها می‌انجامد و پیامدهای نامطلوبی را به دنبال خواهد داشت.

۱-۴- فحّاشی و اهانت‌ورزی به مقدّسات اهل سنّت

بدون شک، ما شیعیان عقاید خود را حق محض و مطلق می‌دانیم و اندکی از حقانیّت ائمه اطهار(علیهم السلام) و منصوب بودن آن حضرات به امامت بر جامعه اسلامی از سوی خداوند متعال و غصب شدن خلافت از جانب سه خلیفه نخست، عقب نمی‌نشینیم؛ چراکه این عقاید، کاملاً متّکی به شواهد تاریخی متقن و دلایل نقلی و عقلی مستحکم است(به گونه‌ای که حتی بزرگان متقدّم اهل سنّت بدانها معتقد بوده‌اند).

اما آنچه که محل اشکال است این است که اختلافات عقیدتی و بینافرقه‌ای نباید دست‌مایة هتّاکی و توهین و فحّاشی قرار گیرند و مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، به بستری برای هجوم به مقدّسات اهل سنّت تبدیل شود. نه تنها شرایط سیاسی - اجتماعی امروز مسلمین، بلکه حتی در دوره امامان معصوم(علیهم‌السلام) نیز چنین بوده که این قبیل رفتارها و مواجهه‌ها، به دلیل این‌که جامعه اسلامی را گرفتار «نزاع‌ها و جنگ‌های فرقه‌ای» می‌کرده و دشمنان قطعی و بیرونی اسلام را به فروپاشی درونی جامعه اسلامی امیدوار می‌ساخته، کاملاً مذموم و خلاف منطق بوده است. هیچ روایتی از اهل بیت به دست ما نرسیده که مجوّزی برای این اقدام انگاشته شود. فتوای اخیر مقام معظم رهبری نیز در باب «حرمت توهین به مقدّسات اهل سنّت»، ریشه در همین نوع نگاه و تلقی داشت.

۱-۵- رواج حدودشکنی، اباحه‌گری و ابتذال به عنوان ایجاد شادی

در بسیاری از موارد مشاهده می‌شود با این توجیه که مراسم اعیاد اسلامی - شیعی باید آکنده از شادی و نشاط بوده و برای مخاطبان، جذابیّت و گیرایی داشته باشند، محتوای مراسم به سوی «حدودشکنی»، «اباحه‌گری» و «ابتذال» سوق داده می‌شود، حال آن‌که شادی، تلازم قهری با این امور ندارد و می‌توان مراسم اعیاد را به گونه‌ای برگزار کرد که در عین نشاط‌آفرینی و مسرّت‌بخشی، با احکام و آموزه‌های اسلامی نیز تعارض نداشته باشند.

اگرچه مراسم اعیاد باید حقیقتاً با شادی و خوشحالی همراه باشند، اما از هر وسیله‌ای نمی‌توان برای وصول به این هدف بهره گرفت(اشاره به اصل اخلاقی هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند). «موسیقی‌های غناآلود»، «آوازهای طرب‌انگیز و لهوی»، «شوخی‌های غیراخلاقی ومبتذل»، «اختلاط زن و مرد»، «هجوگویی و اباطیل بافی» و... از جمله مصادیق متداول این آسیب هستند.

مطالعه مراسم اعیادی که خارج از هیأت‌های مذهبی و از سوی دستگاه‌ها و نهادهای دولتی(حکومتی) برگزار می‌شود، نشان می‌دهد که آسیب‌های پیش‌گفته در این قبیل مجالس متمرکز و هیأت‌های مذهبی از آنها مبرّی هستند. به ویژه موسیقی‌هایی که در این مجالس به اصطلاح دینی اجرا می‌شود، از هر جهت مخدوش و معارض با معیارهای مسلّم فقهی است.

با این حال، متأسفانه روند تحوّلات موسیقی نشان می‌دهد که روزبه‌روز در امتداد یک مسیر انحطاط‌آمیز و قهقرایی پیش می‌رویم و صد البته، ذائقه فرهنگی توده‌های مردم نیز متناسب با همین روند، مبتذل‌تر و سخیف‌پسندتر می‌شود. این قبیل مراسم، نه تنها هیچ‌گونه سنخیّتی با فرهنگ اسلامی ندارد، بلکه غلبه معصیت و منکرات در آن، غایاتی متضّاد را محقق می‌کنند.

۲- الگوی مطلوب برگزاری مراسمِ اعیاد اسلامی - شیعی

در این بخش، ابتدا به یک سلسله اصول و گزاره‌های نظری اشاره می‌کنیم که در حکم زیرساخت و مبنای معرفتی‌اند، آن‌گاه خصایص و ویژگی‌های الگوی مطلوب برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی را در قالب دوگانه‌های مفهومی بیان و تشریح می‌نماییم.

۲-۱- پیش‌فرض‌ها و مبانی نظری

آنچه که الگوی مطلوب برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی خوانده می‌شود، لاجرم متّکی بر یک سلسله پیش‌فرض‌ها و مبانی نظری است و در چارچوب آنها، معنادار و موجّه به نظر می‌رسد. بنابراین، اتقان و استحکام این پیش‌فرض‌ها و مبانی نظری، فراهم‌آورندة قوّت و انسجام الگویی است که در بخش بعدی خواهد آمد.

۲-۱-۱- مشروعیّتِ شادی و مسرّت

این تلقّی ناصواب و غیرواقعی در لایه‌های ذهنیّت جمعی رسوب کرده که فرهنگ دینی، خواهان «عزاداری» و «غم‌آلودگی» است و «شادی» و «مسرّت» را تأیید نمی‌کند. انسان مؤمن و متّقی، انسانی است که «عبوس» و «گرفته» باشد و در ظاهر و باطنش، «حزن» و «اندوه» موج بزند.

به طور خلاصه، بسیاری تصوّر می‌کنند که شادی و مسرّت،  «فاقد مشروعیّت» است و با فرهنگ اسلامی، «ضدّیت» دارد. بر کسانی که دربارة فرهنگ اسلامی، مطالعه و تحقیق کرده‌اند، کاملاً روشن است که آموزه‌ها و معارف اسلامی، نه تنها به طرد و تقبیح بهجت و مسرّت نمی‌پردازد، بلکه آن را امری ارزشی و مطلوب می‌انگارد؛ تا آنجا که در روایات اسلامی، بابی با عنوان «ادخال سرور فی قلب مؤمن» وجود دارد و برای این فعل نیز، ثواب در نظر گرفته شده است.

همچنین از اوصاف بهشت آن است که مؤمنان در آن، در شادی و خشنودی به سر می‌برند و هیچ‌گاه، محزون و اندوهگین نمی‌شوند. بنابراین، در اصل ممدوحیّت و مشروعیّت فرح و شادی، کوچکترین تردید وجود ندارد. البته در عین حال، اسلام حزن‌هایی که متعلَّق آنها امور اخروی و معنوی‌اند را نیز می‌ستاید و آن را نشانه ایمان حقیقی انسان می‌شمارد. «حزن» و «مسرّت»، همچون «خوف» و «رجاء»، مقولاتی هستند که اسلام با تأیید یکی، دیگری را نفی نمی‌کند، بلکه هر یک را در جای خود، موجّه منطقی می‌داند.

۲-۱-۲- تقیّد ادخالِ سرور به احکام شرعی

مسألة دوم که پس از مسألة اول، موضوعیّت می‌یابد، «نحوة ادخال سرور در قلوب مؤمنین» است؛ یعنی این‌که «چگونه» باید مؤمنین را شاد و مسرور کرد؟ آیا شادی کردن مؤمن به عنوان یک هدف مقدّس، مجوزی برای استفاده از هر «سازوکار» و «وسیله‌«ای می‌شود؟ آیا در این‌جا، «هدف»، «وسیله» را توجیه می‌کند؟

همچون بسیاری از موارد دیگر، فرهنگ اسلامی در این‌جا نیز علاوه بر این‌که دربارة «ارزش‌ها» سخن گفته، از صدور حکم دربارة «روش‌ها» غفلت نورزیده است. بر اساس فرهنگ اسلامی، ما نمی‌توانیم از روش‌های مفسده‌برانگیز و مبتذل برای وصول به ارزش‌های دینی استفاده کنیم. بنابراین، شاد کردن مؤمن به شرطی واجد مطلوبیّت است که در آن از روش‌ها و سازوکارهای ضدّ دینی بهره نگرفته باشیم. شاعر حیکم و فرزانه، مرحوم محمدرضا آغاسی چنین سروده است:

گفت پیغمبر که إدخال سرور/ فی قلوب ­المؤمنین اما به نور

نور یعنی انتشار روشنی/ تا بساط ظلم را بر هم زنی

حاصل سخن این‌که، بر پایة آن‌که دیگران را به چه طریقی مسرور سازیم، «سرور شرعی» و «سرور غیرشرعی» خواهیم داشت.

۲-۱-۳- وابستگیِ متعلَّق مسرّت به ذائقة فرهنگیِ مخاطب

این‌که انسان‌ها از چه موضوعاتی مسرور یا محزون می‌شوند، وابسته به اندازة رشد و تعالی معنوی آنهاست؛ برخی را امور دنیوی و نعمات مادّی، بسیار مسرور می‌سازد تا آن حد که گاهی سرمست و فریفته می‌شوند، اما برخی دیگر که مراحلی از تکامل را پیموده‌اند، امور حقیقی و معنوی شادی می‌بخشد، چنان‌که عبادت خداوند در آنان طراوت و نشاطی ایجاد می‌کند که وصف‌ناپذیر و مثال‌زدنی است.

از این گفته‌ می‌توان نتیجه گرفت که چرا برای برخی از افراد، مقولات دینی، ملال‌آور و خسته‌کننده است؛ به گونه‌ای که چنانچه بخواهیم یک آموزة دینی را به آنها منتقل کنیم، باید آن را در انبوهی از پیرایه‌ها و لفّافه‌های به ظاهر جذّاب و دلپذیر بگنجانیم تا شاید به ذائقة ایشان خوش آید و پس زده نشود. از امام صادق(علیه السلام) نقل گردیده که فرمودند: «حدیث ما، دل‌ها را زنده می‌سازد».

 نقص و کژی از ذائقة فرهنگی طبقاتی از مردم است که به دلیل عدم رشد معنوی، سیاست‌گذاری‌های فرهنگی نسنجیده و ناکارآمد، اختلاط فرهنگی با جوامع غربی و...، زمینة پذیرش حقیقت و تعلّق خاطر به آن را در خود میرانده و به سرگرمی‌ها و مشغله‌های مادّه‌محور و غیرمفید گراییده‌اند.

به این ترتیب، اگر ذائقة فرهنگی توده‌های مردم اصلاح نگردد و سمت و سوی معنوی و دینی نیابد، لطماتی در زمینة مسرّت‌زایی مراسم اعیاد اسلامی - شیعی خواهند داشت و یا رویه‌هایی را به تدریج برقرار خواهد کرد که با آموزه‌ها و احکام اسلامی تعارض خواهد داشت.

ما پذیرفتیم که نمی‌توانیم به هر بهایی و به هر وسیله‌ای، مسرّت در مخاطب ایجاد کنیم و همچنین دانستیم ذائقة فرهنگی مخاطب ایرانی امروزین، دگرگون گشته و از قواعد و اصول اسلامی فاصله گرفته؛ به این معنی که آن حدّ از مسرّت ایجاد شده در مراسم اعیاد را، اساساً مسرّت قلمداد نمی‌کند. اما بدیهی است که ما مجاز به عدول از گزاره و واقعیت اول نیستیم، بلکه باید چاره‌ای برای گزاره و واقعیت دوم بیندیشیم.

۲-۱-۴- فضیلتِ معرفت‌افزایی بر مسرّت‌زایی

اگرچه این تحقیق در پی عرضة الگوی مطلوب برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی است، اما نباید تصوّر کرد که در این‌جا، مسألة عمده و اصلی عبارت است از چگونگی ایجاد شادی و سرور در این مراسم. نه در مراسم عزاداری، غم و اندوه اصالت دارد و نه در مراسم اعیاد، مسرّت و نشاط؛ بلکه همة این حالات و اوصاف، در حکم مقدّمه و وسیله‌ای برای تحصیل معرفت عمیق نسبت به اندیشه و مقامات معنوی اهل بیت(علیهم السلام) است و از این‌رو، مستقلاً، موضوعیّت و اصالت ندارند.

چون الگوی مطلوب برگزاری مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، باید جامع و دربردارندة همة غایات این آیین باشد، و غایات این آیین، منحصر در مسرّت‌زایی نیست. بنابراین، پنداشت که همة دغدغه‌ها و مسأله‌های دیگر، فرع بر مسرّت‌زایی است. به بیان دیگر، مراسم اعیاد اسلامی - شیعی دارای کاستی‌ها و سستی‌های گوناگون‌اند که تنها یکی از آنها، مسرّت‌زایی اندک‌شان است. به این ترتیب، الگویی که مطلوب و ایده‌آل خوانده می‌شود و ناظر به رفع کردن این آفت‌ها و نقایص است، نباید تنها به نحوة ایجاد و تولید مسرّت در مراسم اعیاد معطوف باشد و از دیگر اضلاع و ابعاد بحث، غفلت بورزد.

۲-۲- خصایص الگوی مطلوبِ برگزاری مراسمِ اعیاد اسلامی - شیعی

۲-۲-۱- توزیع متوازنِ «ارادت» و «عقلانیّت»

در اسلام شیعی، هر دو عنصر محبّت و مودّت عمیق از یک سو، و عقلانیّت و منطق مستحکم از سوی دیگر، برجسته‌اند و هرگز چنین نیست که یکی به نفع دیگری، نفی و طرد شود. به این سبب، الگوی مطلوب مراسم اعیاد آن است که این دو عنصر را در مخاطب، تقویت و تثبیت کند. در واقع، این دو عنصر، مکمل یکدیگرند؛ به گونه‌ای که در کنار یکدیگر، اسلام شیعی را از یک مکتب خشک و سنگین فلسفی یا یک گرایش باطنی و احساسی محض دور می‌سازد و به آن صفت چندسویگی و جامعیّت می‌بخشد.

نباید تصوّر کرد که مراسم اعیاد، محملی برای تخلیة هیجانات و احساسات لحظه‌ای در قالب‌های دینی است و واجد بُعد و جنبة دیگری نیست. آنچه مهم است این است که مراسم اعیاد در عین برخورداری از هویت عاطفی و معنوی، نظام فکری و معرفتی مخاطب را صیقل داده و غنی سازد. در روایات اسلامی آمده است که ارزش یک ساعت تفکر در مسأله‌های حقیقی و عالی حیات، از هفتاد سال عبادت بیشتر است. این نوع نگاه، نشانگر منزلت ایمان آگاهانه و تعیین محقّقانه در اسلام است.

۲-۲-۲- قرینه‌سازی و روزآمدسازیِ تاریخی

یکی از ابعاد مهم زندگانی اهل بیت، حضور آنها در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی است؛ زیرا اهل بیت همچون عارفان و زاهدانی گوشه‌نشین و منزوی نبودند که تنها به عبادت و معنویّت فردی مشغول بوده و اجتماعات مسلمین را به حال خود رها کرده باشند. حتی باید گفت، همین جنبه از زندگانی آنها، موجبات شهادت‌شان را فراهم ساخت و چا بسا اگر این بزگواران از تکالیف سیاسی و اجتماعی دینی خود غفلت می‌ورزیدند، صف‌بندی و معارضه در برابر آنها شکل نمی‌گرفت.

پیرامون این کنشگری سیاسی و اجتماعی اهل بیت، تاریخ حیات سیاسی و اجتماعی آنها پدید آمده که بسیار درس‌آموز و عبرت‌آموز است؛ به صورتی که بسیاری از گره‌های ذهنی و معرفتی مخاطب معاصر را می‌توان با بازخوانی این بخش‌های تاریخی از حیات اهل بیت، حل نمود. علاوه بر این، تجربة عملی و عینی کنشگری سیاسی و اجتماعی ایشان، قابل اقتباس و الگوگیری برای جامعة کنونی ماست.

در این چارچوب، در مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، باید شخصیت‌ و منطق رفتار سیاسی و اجتماعی حضرات معصومین به مخاطب منتقل شود و آن‌گاه، درس‌ها و عبرت‌های آن تجربه‌های تاریخی تلخ یا شیرین، تحلیل و تفسیر شود تا او مخاطب فواید و ثمرات عملی را در قالب الگوهای رفتاری برگیرد و به کار ببند.

یک مثال موفق و اثربخش در این‌باره، دو سخنرانی‌ای است که مقام معظم رهبری در دهه هفتاد با موضوع «عبرت‌های عاشورا» ایراد کردند. ایشان در نیمة نخست دهة هفتاد احساس کردند که فضای عمومی جامعه در حال سوق یافتن به سوی دنیاطلبی و رفاه‌طلبی و مادّی‌گری است و به این واسطه، ارزش‌های اصیل اسلامی همچون آخرت‌گرایی، زهدطلبی و ایثار در حال رنگ باختن و به حاشیه رانده شدن هستند.

به این سبب، ایشان تلاش کرد تا با عرضة خوانشی تاریخی از رویدادهای جامعه پساپیامبر تا واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری قمری نشان دهد که این تحولات ارزشی و فرهنگی تدریجی، مولّد و منشأ حقیقی واقعة تلخ کربلا بودند و چنانچه جامعه معاصر ما نیز در همین مسیر قرار بگیرد، رو به زوال و قهقرا خواهد نهاد.

استاد شهید آیت‌الله مطهری نیز در کتاب «حماسة حسینی»، بارها بر این نکته اصرار ورزیده‌اند که شیعة معاصر می‌باید از تجربه‌های تاریخی حیات سیاسی و اجتماعی اهل بیت، درس بیاموزد و این درس‌ها را در زندگی روزمرة خود به کار بگیرد؛ چنانکه می‌گفتند ما باید شمر و یزید امروزمان را بشناسیم و نسبت به جفاکاری و ظلم آنها واکنش نشان بدهیم. البته این تجربه‌های تاریخی، همواره تلخ و متناسب با مراسم سوگواری نیستند، بلکه پاره‌ای از موارد، یا دلالت‌های فرح زا و نشاط‌بخش دارد و یا دست‌کم، صرفاً از حکمت و تعمّق اهل بیت حکایت می‌کند.

در مجموع، عبور از احوال شخصیّة اهل بیت و تلاش در جهت قرینه‌سازی و روزآمدسازی تاریخی موجب می‌گردد که مخاطب به خوبی دریابد صف‌بندی‌های حق و باطل در جامعة امروز چه هستند و او چه تکلیف و مسئولیتی برعهده دارد.

۲-۲-۳- اعتبار و صحّت نقل‌های تاریخی

در مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، گفتارها باید مستند به منابع معتبر باشند؛ زیرا شایع شدن سخنان سست و ضعیف، ذهنیّت مخاطبان را تخریب و آنها را با چالش‌ها و کشمکش‌های فکری روبرو می‌سازد. نباید انگاشت که چون مخاطب مراسم اعیاد، توده‌های مردم هستند، تیکة بر نقل‌ها و منابع معتبر ضرورت ندارد و هر گفتة بی‌پایه و ضعیف‌السندی را می‌توان مطرح ساخت. حتی شایسته است سخنرانان و مداحانی که مراسم را برپامی‌دارند، نام کتاب‌ها و مؤلّفان آنها را در این قبیل جماعت‌های مردمی بیان و تکرار کنند تا فاصلة فرهنگ عمومی ما با میراث معرفتی اسلام، اندکی کاهش یابد.

۲-۲-۴- نقّادی و اصلاح سبک زندگی و دین‌داری کنونی

اهل بیت، بهترین و عالی‌ترین شاخص برای سنجش و ارزیابی دین‌داری به شمار می‌آیند و شأن امامت آنها نیز حکایت از همین امر دارد. بر ما شیعیان فرض است که طریقة دین‌داری خود را بر سنّت و سیرة آن حضرات عرضه کنیم تا کج‌روی‌ها و کج‌اندیشی‌مان آشکار گردد. در مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، شایسته است به خلاءهای معرفتی و رفتاری جامعه نگریسته شود و دریافته شود که این دین‌داری رایج، در کدام بخش‌ها با رویّة اهل بیت مغایرت دارد. سپس با رجوع به قرآن کریم و اهل بیت، به این خلاءها و اخلال ها پاسخ گفته شود. ظلم‌ستیزی و مقاومت، ایثار، شهادت‌طلبی، زهدگرایی و آخرت‌اندیشی، ولایت‌مداری، حق‌طلبی و... از جمله حوایج فعای جامعة ما هستند که می‌باید در مراسم، به آنها تأکید شود.

زمانی استاد شهید آیت‌الله مطهری احساس کرد که فرهنگ و تفکر متداول در جامعه از فرهنگ و تفکّر حقیقی اسلام، فاصله گرفته است. از این‌رو، پروژة «احیای تفکر اسلامی» را در پیش گرفت و تحلیل دینی آموزه‌هایی همچون «توکل»، «زهد» و... را در دستور کار خویش قرار داد تا فرهنگ عمومی جامعه را از تصوّرات غلط و تحریفات ناروا، پالایش کند. در واقع، او نقش یک «مصلح اجتماعی» را بر عهده گرفت و ناظر به نیاز زمانه، در مراسم و مناسبت‌های اسلامی سخن گفت.

۲-۲-۵- تولید شعر و موسیقی آیینیِ مسرّت‌زا

همچنان که گفته شد، مراسم اعیاد اسلامی - شیعی از لحاظ «غنا و پُرمایگی اشعار» و «نشاط‌انگیزی لحن و آهنگ مداحی»، فقیر است. مداحی به مثابه یک هنر، مرکّب از سه جزء است: شعر(که خود مشتمل بر لفظ و مضمون است)، آهنگ(لحن) و صدا. در این‌جا، دو جزء شعر و آهنگ می‌توانند تناسب و همخوانی بسیار بیشتری با اقتضائات مراسم اعیاد داشته و تولید شادی و سرور بکنند.

آهنگ‌هایی که اکنون برای اجرا در مراسم انتخاب می‌شود، اغلب یا اقتباس از ترانه‌های مبتذل و مفسده‌برانگیز هستند یا تفاوت چندانی با مراسم عزاداری ندارند. برای رفع این نقص اساسی، ضرورت دارد در کنار شاعران آیینی، جمعی از موسیقی‌دانان معتمد نیز دست به کار شده و به خلق اصوات و الحانی که در عین سازگاری با شأن قدسی و معنوی این مراسم، اقتضای مسرّت‌زایی آن را برآورده سازند.

از آن‌جا که مراسم اعیاد اسلامی - شیعی، به صورت مردمی و خودجوش برگزار می‌شوند و مردم نیز توانایی ساماندهی به این امر را ندارند، مداخلة نهادهای فرهنگی و دینی می‌تواند مفید و گره‌گشا باشد. در این صورت، مراسم جشن‌ها و اعیاد، هویت مستقل از مراسم عزاداری می‌یابند و بر جذابیّت آنها نیز افزوده می‌شود.

۲-۲-۶- پرهیز از روضه‌خوانی و ذکر مصیبت

سنّت و رویّة ناصواب روضه‌خوانی و ذکر مصیبت در مراسم اعیاد اسلامی - شیعی باید متوقف شود و اجازه داده نشود در این مراسم، سخنران یا مداح، فضای مراسم را به سوی گریه و مویه سوق بدهد. با وجود این‌که مقام معظم رهبری به این سنّت غلط اشاره کرده و از گنجاندن هر عنصری در مراسم اعیاد که به مسرّت و شادی آن لطمه بزند انتقاد نموده‌اند، همچنان در برخی محافل و مجالس به چشم می‌خورد. حتی بنا بر فتوای ایشان، «دست زدن» در مراسم اعیاد اشکالی ندارد.

۲-۲-۷- پاسخگویی به شبهات و پرسش ­ها

در دهة اخیر، فرقة ضالّه وهابیّت با تکیه بر قابلیت‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای خود، شبهات و اشکالات مختلفی را نسبت به مذهب تشیّع ساخته است که در صورت عدم واکنش مناسب از طرف نخبگان و فرهیختگان حوزه، اثرگذار خواهد بود. مراسم اعیاد اسلامی - شیعی فرصت درخور توجهی برای نقادی و ابطال این قبیل شبهات و اشکال‌تراشی‌هاست.

۲-۲-۸- استفاده از ابزارهای تبلیغی متنوّع

امروز دیگر نباید در دوگانة سخنرانی - مداحی متوقف شد، بلکه باید از ابزارهای تبلیغی متنوّع تر همچون کتاب، ویژه‌نامه، لوح فشرده، کلیپ تصویری و... نیز بهره گرفت و آنها را در خدمت انتقال مفاهیم و آموزه‌های دینی قرار داد. به کارگیری روش‌های ترکیبی و چند لایه، بر دامنة اثرگذاری مراسم اعیاد می‌افزاید و ذائقه‌های نوشدة مخاطبان امروزین را نیز اقناع می‌سازد.

۲-۲-۹- خودداری از گفتارهای غلوآمیز یا اهانت‌آلود

هم مبالغه در بیان شخصیت و اوصاف اهل بیت(علیهم السلام) و هم توهین به چهره‌ها و مقدّسات اهل سنت، رفتارهایی خسران‌بار و خطا هستند. در روایات اسلامی، به اصطلاح شیعیانی که در حق اهل بیت، غلو می‌کنند و جنبه‌های الوهی برای ایشان قائل می‌شوند، مورد لعن و نفرین قرار گرفته‌اند. این‌گونه مراسم و آیین‌ها، به دست‌مایة خوبی برای تخریب مذهب تشیّع از سوی فرقة ضالّة وهابیّت و گروه‌های تکفیری تبدیل می‌شوند و به حقّانیّت مذهب تشیّع، آسیب جبران‌ناپذیری می‌زنند.

 

منبع: مهر