کد خبر: 149606

خط بطلان عصر پیدایی به شایعه سرگردانی در دوران غیبت

کتاب «عصر پیدایی»، نگاهی انتقادی است به کتاب «عصر حیرت» که شایعه سرگردانی و حیرت را به دوران غیبت نسبت داده و نویسنده کوشیده است تا عصر غیبت را «عصر پیدایی حقیقت» معرفی کند و آن شایعه را بزداید.

 

به گزا رش ثریا -  کتاب «عصر پیدایی» نمایی از جامعه مهدوی و دولت کریمه را به‌نمایش گذاشته و در پی آن است براساس روایات و آیات، فهمی جدید از دو مقوله جامعه و حاکمیت مهدوی ارائه دهد و خواننده را به تأمل وا دارد تا خود را برای ظهور ناگهانی آن حضرت آماده کند.

روح حاکم بر این نوشتار، نگاهی انتقادی است به کتاب عصر حیرت، نوشته مهدی نصیری که شایعه سرگردانی و حیرت را به دوران غیبت نسبت داده است. نویسنده عصر پیدایی کوشیده است تا عصر غیبت را «عصر پیدایی حقیقت» معرفی کند و آن شایعه را بزداید.

غیبت فرصتی است تا انسان بالغ را به انسان کامل تبدیل کنیم. راهی جز صبر و پایداری بر حق نیست تا جامعه آماده پذیرش خورشید ولایت شود. اما سربازان شیطان مهلت یافته‌اند تا ظلم را به اوج برسانند و عصر غیبت را عصر حیرت معرفی کنند. پرسش این است که جامعه و حکومت در عهد امام مهدی(عج) چگونه خواهد بود؟ آیا دید مشترک و روشنی از آن داریم؟ اگر بخواهیم تصویری از آن بکشیم، آیا همگی یک تصویر مشترک خواهیم داشت یا جامعه‌ای را ترسیم می‌کنیم که خودمان دوست داریم؟

در این کتاب که توسط انتشارات جمکران منتشر شده است، شهر جهنم، شهر بهشت، جامعه صالحان و مصلحان توصیف شده و اینکه جامعه مصلحان چه مولفه‌هایی باید داشته باشد بیان شده است و در آخر به حکمرانی حضرت حجت و زمینه‌های برقراری عدالتش پرداخته است. عدالتی در زمینه‌های سیاسی، امنیتی، قضائی، اقتصادی، فرهنگی.

درباره نویسنده

علی محمدی هوشیار در پنجمین روز فروردین سال ۱۳۶۲ در شهر زنجان به‎ ‎دنیا آمد. بعد از اتمام دوره راهنمایی، در سال ۱۳۷۶ وارد حوزه علمیه‏‎ امام صادق (ع) ‎زنجان شد. او در کنار تحصیلات حوزوی، به طور چشمگیری به مطالعه آثار بزرگان و اندیشمندان، در حوزه علوم مختلف دینی همت گمارد که در این میان انس و الفت او با کتاب‌های شهید آیت الله مطهری بیشتر بود. آشنایی وی با برخی از اساتید، بر حجم علاقه او به ادبیات فارسی و نویسندگی افزود.

او در این مقطع همه هم و غمش را به پژوهشی پیرامون آسیب شناسی موسیقی معطوف کرد و اگرچه نوشته‌های او در آن زمان مناسب چاپ نبود؛ ولی چندی بعد با چاپ اولین کتابش، وارد وادی نوشتار و پژوهش علمی شد.

قسمتی از متن کتاب

«جامعه دیگر دوست

در جامعه مصلحان، کسی به حداقل‌ها قانع نیست؛ زیرا حداقل‌ها، تنها انسان‌های کوچک را آرام می‌کند. انسان‌های مصلح، انسان‌های بزرگی هستند که فراتاریخی، فراسرزمینی و فراتکلیفی عمل می‌کنند و در همه چیز، سراغ بیشترین‌ها را می‌گیرند، حتی برای فروختن روح و روان خود نیز بیشترین قیمت‌ها را مطالبه می‌کنند.

براین اساس، بیشترین تلاش برای ایجاد آبادانی، رساندن سطح علمی جامعه به بالاترین سطح ممکن، ارائه بهترین خدمات به مردم، در اولویت قراردادن مردم برای خود، شجاعت در برابر ظالمان و رافت در برابر مستضعفان، برخی از شاخصه‌های اجتماعی مصلحانی است که در جامعه مصلحان ایفای نقش خواهند کرد. موارد ذکر شده، تنها بخشی از کارنامه مصلحان جامعه است و شاید همه این موارد را بتوان در «خدمت به خلق خدا و دیگر دوستی» خلاصه کرد.

شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می‌گوید: بعد از حماشه عاشورا، هنگامی که مردان قبیله بنی‌اسد خواستند پیکر مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) را دفن کنند، اثر زخمی بر دوش آن حضرت یافتند که با جراحت‌های جنگی کاملا متفاوت بود. زخم کهنه‌ای بود که هیچ شباهتی به زخم‌های روز عاشورا نداشت. از امام سجاد(ع) دراین‌باره پرسیدند. آن حضرت در پاسخ فرمود: «این زخم بر اثر حمل کیسه‌های غذا و به دوش کشیدن هیزم به خانه‌های بیوه‌زنان و یتیمان است.

انسان‌های دیگردوست، کریمانی هستند که خود سراغ نیازمندان می‌روند و منتظر درخواست کمک از جانب آن‌ها نمی‌مانند. در برخی روایات، به دو بُعد «پیشگیری از نیاز مردم» و «اجابت خواسته مستمندان» اشاره شده و افراد بی‌اعتنا به این دو مسئله را خارج از دایره مسلمانان دانسته است. این روایت نورانی، وظیفه انسان را بسیار سنگین و او را موظف کرده که خود بدون آنکه کسی از او درخواست یاری داشته باشد، به سوی برآورده کردن حاجات بشتابد و در انجام این عمل نیک، از همگان سبقت گیرد.

جامعه مصلحان، جامعه دغدغه‌مندان است و روح بی‌توجهی در آنجا به مسلخ رفته است. در این جامعه، عبارت‌های «به من چه» و «به تو چه» که روح بی‌اعتنایی را در جامعه بنیان می‌نهد و آن جامعه را ویران می‌کند، به عنوان دو دشمن اصلی تلقی می‌شوند. گاهی دیده می‌شود افرادی برای انجام امور جهادی به پا می‌خیزند. (صفحه ۷۷ تا ۷۹)

کتاب عصر پیدایی نوشته علی‌محمد هوشیار در ۱۳۲ صفحه در قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه در تابستان ۱۴۰۲ منتشر شد.