کد خبر: 20090

گام های مؤثر در تفکر انتقادی

اولین گام در موثر در فرآیند تفکر انتقادی این است که یک متفکر نقاد بین سوال (question) و مسئله (problem) تمایز قائل شود.

به گزارش شبکه علمی ثریا، محمدمهدی حاتمی، مدرس فلسفه علم و منطق در دانشگاه رازی کرمانشاه در یادداشتی به موضوع تفکر انتقادی پرداخته است؛

شش گام مهم در تفکر انتقادی:

۱- پیدا کردن مسئله ی مشکل ساز

۲- جمع آوری اطلاعات مربوط به مسئله

۳- جدا کردن اطلاعات درست از اطلاعات نادرست

۴- جدا کردن اطلاعات مفید از اطلاعات غیر مفید.

۵- تجزیه و تحلیل اطلاعات درست و مفید؛ و ترکیب آن ها به حل مسئله ی مشکل ساز

۶- داوری در قبال نتایج به دست آمده*

تفکر انتقادی چه مواردی را شامل می شود؟

-توانایی ایجاد و رشد تفکر منطقی و مهارت های استدلالی

-توانایی یافتن مفروضات پنهان در نظریه ها و تحلیل ها

-توانایی صدور حکم و قضاوت بر مبنای شواهد در دسترس

-توانایی ایجاد و کاربرد یک مفهوم به منظور حل مسئله و نیز توانایی آزمودن آن مفهوم.

-توانایی تفکیک تاثیر عاطفی یک موضوع از تاثیر منطقی آن یا توانایی تفکیک اغراض از دلایل.

-توانایی به کار گیری اطلاعات در راستای یک هدف مشخص.

-توانایی رها شدن از موقعیت مسئله زا.

-توانایی دیدن و آگاهی یافتن از وضعیت هایتناقض آفرین یک مسئله.

آر. اچ. انیس از پژوهشگران حوزه تفکر انتقادی، سیزده پارامتر را برای تفکر انتقادی بیان می کند:

۱. توانایی بیان واضح و شفاف مسئله

۲. توانایی یافتن و دسته بندی دلایل

 ۳. توانایی یافتن اطلاعات مناسب مسئله

۴. توانایی استفاده از منابع مرتبط و معتبر به منظور حل مسئله

۵. توانایی دیدن همه ی جوانب مسئله

۶. توانایی برجسته سازی نکات اصلی

۷. توانایی ارتباط برقرار کردن بین نکات اصلی

۸. توانایی جستجوی بدیل ها دیگر

۹. داشتن ذهن گشوده نسب به مسائل و راه حل ها

۱۰. تغیر موضع و پذیرش صرفا بر اساس دلایل و شواهد

۱۱. توانایی دیدن مسائل پنهان از دید ظاهری

۱۲. کل نگری پیرامون مسائل و موقعیت ها

۱۳. حساس بودن به دانش و سفسطه ی دیگران

گام های موثر در تفکر انتقادی:

گام نخست: پیدا کردن مسئله مشکل ساز: اولین گام در موثر در فرآیند تفکر انتقادی اینست که یک متفکر نقاد بین سوال (question) و مسئله (problem) تمایز قائل گردد.

سوال(question)، به پرسش های اطلاق می گردد که می توان بر اساس یکی از نظریه های مرسوم علمی به آن پاسخ داد. برای نمونه، وقتی یک فیزیک دان می گوید، اگر جسمی با سرعت ۲ متر بر ثانیه حرکت کند، مکان آن را در لحظه ی ۵ ام حرکت، به دست آورید، به طرح یک سؤال(question) اقدام کرده است. زیرا این سوال بر اساس مکانیک نیوتن قابل پاسخ گویی است.

سؤال ها(questions) عموما دارای ویژگی های زیر هستند:

۱. بر اساس یکی از نظریه های استاندارد علمی، قابل پاسخ گویی هستند. یعنی راه حل آن ها، به چارچوب تئوری های پذیرفته شده وابسته اند.

۲. برای پاسخ گویی به آن ها، به خلاقیت چندانی نیاز نیست.

۳. پاسخ آن ها، صرفا به مهارت های حل سوال، و آشنایی کافی به نظریه ی مربوطه، بستگی دارد.

۴. پاسخ های آن ها، عموما در جهت آموزش نظریه ی مربوطه و یا توسعه های تحقیقی درون نظریه ای مورد استفاده قرار می گیرد.

۵. سوالها، معمولا دارای جواب های قطعی، بسته و محصل است.

۶. سوالها و پاسخ های مربوط به آن ها، کمتر قابل تفسیرهای متفاوت هستند.

۷. در مورد پاسخ های سؤال ها، توافق نسبی در جامعه ی علمی وجود دارد.

۸. دانشمندان برای پاسخ دادن به سؤال ها، کمتر مورد تشویق های مرسوم جامعه ی علمی قرار می گیرند.*

گام های موثر در تفکر انتقادی

مسئله ها (problems) دارای ویژگی های زیر هستند:

-یا بر اساس یکی از نظریه های استاندارد علمی، قابل پاسخ گویی نیستند؛ یا اگر بر اساس آن نظریه ها علی الاصول قابل حل باشند؛ از راه حل های سر راست، سر باز می زنند.

-پاسخ گویی به آنها، نیاز به خلاقیت و استعمال مفروضات و روش های نامتعارف دارد.

-دانش آموخته شده در آکادمی ها، به طور مستقیم در دست یابی به راه حل های مسئله ها(problems)، چندان سازگار نیست.

-راه حل های آن ها یا به یک نظریه ی جدید راه می برند یا یک استثناء در نظریه های پذیرفته شده ی کنونی، محسوب می گردند.

-پاسخ های آنها، گاها چالش برانگیزاند و ممکن است مورد پذیرش اکثر افراد جامعه ی علمی واقع نگردند.

-از پاسخ های آنها، معمولا تفاسیر متفاوتی به دست داده می شود.

-دست یافتن به پاسخ آن ها می تواند تشویق ها و جوایز جوامع علمی را در پی داشته باشد.*

تفکر انتقادی چه مواردی را شامل می شود؟

۱- توانایی ایجاد و رشد تفکر منطقی و مهارت های استدلالی

۲- توانایی یافتن مفروضات پنهان در نظریه ها و تحلیل ها

۳- توانایی صدور حکم و قضاوت بر مبنای شواهد در دسترس

۴.توانایی ایجاد و کاربرد یک مفهوم به منظور حل مسئله و نیز توانایی آزمودن آن مفهوم.

۵. توانایی تفکیک تاثیر عاطفی یک موضوع از تاثیر منطقی آن یا توانایی تفکیک اغراض از دلایل.

۶. توانایی به کار گیری اطلاعات در راستای یک هدف مشخص.

۷.توانایی رها شدن از موقعیت مسئله زا.

۸.توانایی دیدن و آگاهی یافتن از وضعیت های  تناقض آفرین یک مسئله.

یازده سؤالی که بایستی در هنگام نقد یک گزاره یا ادعا و استدلال های مطرح شده برای آن، از خود بپرسیم:

۱- ادعا یا گزاره ی مطرح شده به چه معناست؟

۲- آیا در ادعا یا گزاره ی مطرح شده، ابهامی وجود دارد؟

۳- چه استدلال یا استدلال هایی برای ادعا یا گزاره ی مطرح شده ارائه شده است؟

۴- آیا استدلال های مطرح شده، به قدر کافی ادعای مورد نظر را تقویت می کنند؟

۵- آیا بین استدلال ها و تحلیل های مطرح شده، ناسازگاری دیده می شود؟

۶- آیا ادعا، استدلال و تحلیل مطرح شده، از انسجام کافی برخوردار هستند؟

۷- آیا ادعا و استدلال ها، چیز خاصی را مفروض گرفته اند؟

۸- آیا مفروضات، قابل اعتمادند و استدلال ها، اعتبار دارند؟

۹ ـ آیا بدیل معقولی می توان برای ادعا و استدلال ها یافت؟

۱۰-در چه صورت می توان ادعای مطرح شده را نقض کرد؟

۱۱- نظر دیگر متخصصان راجع به این ادعا چیست؟

گام های موثر در تفکر انتقادی

یک محقق با آگاهی ای که از تفاوت سوال(question) و مسئله(problem) دارد؛ هنگام برخورد با یک پرسش، بایستی دقت کند که با کدامیک از انواع پرسش ها روبروست. آیا پرسش او از نوع سوال هاست یا از نوع مسئله ها.

اگر پرسش او از نوع سوال ها(questions) بود؛ بایستی برای دست یافتن به پاسخ، به یکی از نظریه های استاندارد رجوع کند و با انتخاب مناسب ترین نظریه، به حل سوال خود اقدام کند.

أما اگر پرسش، از نوع سوال ها نبود؛ بلکه یک مسئله(problem) بود؛ بایستی دقت کند که از طریق یکی از نظریه های استاندارد، نمی توان به پاسخ پرسش مورد نظر، دست یافت.

راه حل های یک مسئله (problem) دو دسته اند:

۱. راه حل دائمی

۲.  راه حل موقت

راه حل های دائمی، عمدتا منوط به یافتن نظریه های جدید هستند. و موجب تحول اساسی در دانش مورد نظر می گردند.

اما در راه حل های موقت، با محدود کردن مسئله به شرایط خاص، پاسخ های تقریبی را پیش می کشند که بیشتر جنبه ی عملی دارند.

در هر حال چه با یک سوال روبرو باشیم، چه با یک مسئله، جمع آوری اطلاعات مناسب ناظر سؤال یا مسئله، بسیار حائز اهمیت است. این مطلب، دومین گام دوم در تفکر انتقادی را پیش خواهد کشید.*