یکی از راههای رسیدن به این موضوع که چندان دور از عقلانیت هم به نظر نمی رسد، استفاده از رویکردهای مدیریت دانش است. به لحاظ ضعف های موجود در بدنه مدیریتی کشور و ناکارآمدی هایی که در این عرصه وجود دارد ، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز باید به سمتی برود که این ضعف ها را پوشش دهد. برای این امر باید آموزش های موجود را به سمت تجربه محور کردن آنها برد. یعنی اینکه با در پیش گرفتن آموزش های تجربه محور به دانشجویان درسی را داد که در حوزه های عملی به کار آید. در این راستا افرادی که صاحب دانش تجربی هستند می توانند گره گشا باشند. بدین معنی که اگر مسئولان دانشگاه های غیردولتی علاوه بر بکارگیری افراد متخصص در زمینه های علمی و تئوریک ، از افراد صاحب تجربه و کارآمد در حوزه های مختلف اجرایی استفاده کنند، در نهایت می توانند نیروی متخصصی را تربیت کنند که در حوزه عمل و بازار کار نیز اقبال به آن وجود دارد.
بدون شک یکی از دغدغه های افرادی که وارد سیستم های آموزش عالی غیردولتی می شوند، مسئله اشتغال آنهاست. به این مسئله زمانی پاسخ گفته می شود که دانشجو به گونه ای تربیت شود که مورد نیاز ساختارهای مدیریتی،فنی ، تخصصی و ... کشور باشد.
بنابراین،آموزش عالی غیردولتی به دلیل منابع تامین بودجه خود و توانایی در بسیج منابع، می تواند زمینه بکارگیری افراد تجربه مدار در زمینه آموزش را فراهم کرده و از آنها برای هر چه بهتر شدن وضعیت و جایگاه علمی و عملی خود بهره گیرد.
سخن پایانی این که، دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان مهم ترین دانشگاه غیردولتی در کشور و حتی جهان در وضعیت فعلی به لحاظ پراکندگی واحدها و مراکز آموزشی رشد و توسعه لازمه را کرده است و واحدهای مستقر در شهرستان های مختلف کشور گویای این امر است. حال اگر این نهاد بر کیفیت آموزش و تربیت نیروی انسانی به خصوص در مقاطع تحصیلات تکمیلی متمرکز شود، بدون شک نتایج مثبت و قابل چشمگیری حاصل خواهد شد.