کد خبر: 39215

محوریّت فرهنگ و ظرفیّت اساسی آن در تحوّل و سازندگی

فرهنگ امروزه در کشور ما از آن دسته اموری است که بشدت مورد غفلت واقع شده است. کارهای فرهنگی بسیاری در داخل و خارج کشور برزمین مانده و باید دلسوزانه، همراه با خبرگی و کارشناسی رسیدگی شوند.

به گزارش ثریا احساس نگرانی عمیق رهبر معظم انقلاب اسلامی درباب فرهنگ و اشارات مدام ایشان  پیرامون این مساله‌ی بنیادین، ما را برآن داشت تا چرایی دغدغه‌های فرهنگی ایشان را بطور گذرا دربیاناتشان واکاوی کنیم. رهبر به عنوان شخص اول مملکت و شخصی که وظیفه‌ی سیاستگذاری دینی و فرهنگی را برعهده دارد این دغدغه را به درگیری در میدان جنگ تشبیه می‌کنند و نکاتی پیرامون جایگاه فرهنگ و تناسب آن با رفتارهای جامعه، عقاید و اخلاقیات را تبیین می‌فرمایند. برای بررسی این دغدغه بنیادین ناگزیر باید دو محور اصلی اقتصاد و سیاست را نیز از نظر گذراند.

۱] در عرصه‌ی جهان امروز طبق نظر رهبر معظم انقلاب هیچ نگرانی درمیدان سیاسی وجود ندارد چنانکه ایران اسلامی در موضع فعالیت، و دشمنان ما در موضع انفعالند. به لطف خداوند متعال حرکت سیاسی روان و پخته و سنجیده‌ای از سوی مسؤلین کشور در حال انجام گرفتن است. وضع سیاسی داخل و خارج کشور از منظر رهبر، در وضعیّت مطلوبی قرار دارد و نگرانی در این عرصه احساس نمی‌شود. هر چند دشمن در رسانه ها و با استفاده از تمام امکانات خود سعی در ضعیف نشان دادن چهره‌ی سیاسی بین المللی ایران اسلامی دارد. ولی واضحا این سیاه‌نمایی‌ها و هرآنچه از دشمن شنیده می‌شود محصول دشمنی اوست.

محور قابل تعمّق بعدی محور اقتصادی است که از سرفصل‌ها و مسایل مهم کشور است. ازلحاظ حرکت اقتصادی جامعه نیز نگرانی وجود ندارد هرچند طبقه‌ی مستضعف جامعه همواره متحّمل محرومیت‌هایی هستند. با این حال در زمینه‌ی اقتصادی نیز با نگاهی کلان می‌توان نظاره‌گر حرکت روبه رشد این جریان بود.

۲] رهبرمعظم در جمع مسولان و دست‌اندر کاران فرهنگی ابراز احساس نگرانی عمیقی در مساله فرهنگ را بیان می‌فرمایند. اما حرکت پربرکت امام راحل را امید بخش آینده‌ی پر دغدغه‌ی فرهنگی قلمداد می‌کنند و هرگز در این راه امید خویش را از دست نداده و  با وجود این نگرانی جدی و عمیق، با تلاشی روز افزون و امید به فضل الهی این راه را نیز پیمودنی معرفی می‌کنند. باید پذیرفت فرهنگ به عنوان یک عامل اساسی در رفتارهای فردی و اجتماعی تاثیر گذار خواهد بود و دامنه‌ی این اثر، محور سیاست را نیز متأثر خواهد کرد. آنچه که حقیقتا در مسایل فرهنگی اتفاق افتاده است کم کاری و دست‌کم گرفتن این مهم و تنها اتکّا به صحبت‌هایی در این زمینه است. باید پاسخگوی سوالات مهمی مانند تاثیر فرهنگ در سرنوشت کشور یا اهمیت آن در آینده‌ی پرشکوهی که برای تمّدن اسلامی در نظر گرفته ایم، باشیم.

گفتنی است بخش عمده فرهنگ همان عقاید و اخلاقیات یک فرد یا جامعه است، از طرفی رفتارهای جامعه برخواسته از همان فرهنگ هستند پس در حقیقت آنچه خلقیات و رفتارهای آدمی را در بزنگاه‌ها تعیین می‌کند؛ همان فرهنگ خواهد بود. ریشه فرهنگ، تلقی هر انسان از واقعییت است و مجموعه‌ی این خلقیات، جهت‌گیری کلان یک جامعه خواهند بود. رهبر با تاکید بر منظور خویش از واژه فرهنگ به عنوان ذهنیات، تصریح می‌فرماییند که ذهنیات حاکم بر وجود انسان به رفتارهای وی جهت می‌دهد به صورتی که گاه مسیری را تند و گاهی کند می‌پیماید. البته نباید از نظر دور داشت که بخش موثر دیگر در رفتارهای فردی و جمعی، استعداد، توانایی، هوش و امکانات است.

از مصادیق اثر باور بر رفتارهای فردی و اجتماعی می‌توان به هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد. جوانانی که باورهای ذهنی آن‌ها اعتقاد به‌خدا و معاد، اعتقاد به دستور امام و همچنین اعتقاد به تجاوزگری دشمن بود که با این بایسته‌های در هم تنیده ذهنی و عقیدتی، فرد، تبدیل به موجودی فعال و پیشرو و اثرگذار می‌شود همان سان که اگر باورهای وی تخریب کرد، فردی منفعل و منهزم خواهد بود. فرهنگ فراتر از تعاریف جامعه‌شناختی مرسوم آن؛ مقوله‌ای است که مستقیما با قلب انسان در ارتباط است. مفهومی ذهنی با توان شخصیت سازی فردی و برون فردی. در حقیقت فرهنگ قوه‌ی درّاکه‌ی آدمی است. با نکات برجسته گفته شد، روشن است کاری که با نفوذ فرهنگی می‌توان انجام داد قابل مقایسه با هیچ نوع سازندگی یا هیچ نوع تخریب‌گری نیست.

۳] مساله فرهنگ امروزه در کشور ما از آن دسته اموری است که بشدت مورد غفلت واقع شده است. کارهای فرهنگی بسیاری در داخل و خارج کشور برزمین مانده و باید دلسوزانه، همراه با خبرگی و کارشناسی رسیدگی شوند. گویا اقبال و استقبال خبرگان از انجام کار فرهنگی کم است. ورود در زمینه‌ی فرهنگ از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه با رشد ذهنیت‌های اصیل که همان کار فرهنگی است رشد در سایر زمینه‌ها نیز به‌ دنبال آن ایجاد خواهد شد. حضور در عرصه‌ی سیاسی، کار آسانی است و توصیه حکیمانه‌ی رهبر به نخبگان، عدم ورود به کار سیاسی است زیرا این کار را آسان تلقی می‌فرمایند و بهتر است هر کسی در حیطه‌ای که در دسترس اوست به کار فرهنگی بپردازد. این قدرت تحلیل‌گری و توان فرهنگی مردم است که ایشان را در جریانات و حوادث سیاسی هشیار نگاه ‌می دارد و بیمه کننده نظام و انقلاب است. قدرت دید سیاسی یکی از پی‌آمدها و فواید فرهنگ است که خود به‌ تنهایی گویای ارجحیت کار فرهنگی بر کار سیاسی است. بسیاری از مشکلاتی که در ابتدا، سیاسی یا حتی اقتصادی تلقی می‌شوند در نگاهی درست، دارای ریشه‌های فرهنگی هستند.آنچه گونه‌ی نظام جمهوری اسلامی را از ابتدا از گونه‌های دیگر بشدت متمایز می‌ساخت مبنای فرهنگی آن بود متاسفانه باید پذیرفت آنچه در این زمینه انجام شده مطلوب ومورد انتظار نیست. باید از خود پرسید آیا فرهنگ جامعه بر مبنای تفکر و روحیه‌ی انقلاب، تحول لازم را یافته است؟ حقیقت مطلب حاکی از عدم تحقق تحول کامل فرهنگی بر اساس مبانی انقلاب است. رهبر معظم نیز درباره از بین رفتن روحیه‌ی انقلابی و آنچه در میدان جنگ برای رشد و بالندگی بدست آمده بود ابراز نگرانی دارند. در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب برای حفظ دستاوردهای گران‌بهای انقلاب باید خودنگری و بازنگری داشته باشیم. راه‌های جدید را جستجو کنیم. عیوب را شناخته و علاج نمایییم. درصورت عدم اصلاح فرهنگ نمی‌توان به نتایج قعی تلاش‌ها امیدوار بود. پر واضح است که مساله‌ی فرهنگ باید مساله‌ی اول کشور به‌حساب آید تا افراد انقلابی با قبول زحمت در راستای انجام تکلیف خویش بتوانند قله‌ها را فتح کنند.

منبع: مهر

مرتبط ها