کد خبر: 52239

زیارت امام حسین(ع) تداوم بخش حکمت و راز قیام اباعبدالله است

مدیر مسئول موسسه موعود با بیان اینکه زائر اباعبدالله الحسین(ع) تداوم بخش حکمت و راز قیام اباعبدالله الحسین(ع) است، گفت: حتی خاک پای مرکب زائر اباعبدالله الحسین(ع) انسان را دگرگون می کند.

به گزارش ثریا صدوسی‌وپنجمین نشست از سلسله نشست‌های فرهنگ مهدوی با موضوع «امام مهدی(عج)، سنت‌های فراموش‌شده و احکام تعطیل مانده الهی» باسخنرانی آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری و به همت مؤسسه فرهنگی‌هنری موعود عصر(عج) پنج‌شنبه ۲ آبان‌ماه برگزار شد.

اسماعیل شفیعی سروستانی در ادامه این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: بیش از ۵۰۰ سال قبل در یکی از شهرهای عراق حاکمی زندگی می کرد که ناصبی بود و صاحب بچه نمی شد. نیت و نذر می کند و از خداوند بچه ای طلب می کند تا به عنوان اذیت کننده و آزار رساننده به زائران اباعبدالله خدمت کند. پسر متولد می شود و نام او را جمال الدین می گذارند. جمال الدین و دوستانش روزی کمین می کنند برای آزار زائران و از قضا همه را خواب فرا می گیرد. در عالم خواب می بیند که قیامت برپا شده و جمال الدین و تمام ناصبی ها را دارند به جهنم می برند، اما جمال الدین در آتش نمی سوزد. گفته می شود که چون گرد پای مرکب زائر اباعبدالله الحسین (ع) بر روی او نشسته آتش بر روی او اثر نمی کند.

مدیر مسئول موسسه موعود عصر افزود: نه تربت اباعبدالله که ولایت ساز است، بلکه حتی خاک پای مرکب زائر اباعبدالله الحسین (ع) انسان را دگرگون می کند، می سازد و تربیت می کند. جمال الدین خلیعی، شاعر و مداح و ذاکر معروف اهل بیت می شود. اباعبدالله الحسین(ع) در میان همه انبیا و ائمه هدی، جمع همه ابتلائاتی است که بر همه انبیا و اوصیای پیشین گذشت. راز و حقیقت این امر چیست؟ یکی از دریافت هایی که می توان ارائه کرد این است که انسان از مسیر ابتلاء بر کشیده می شود و نه از مسیر راحتی و برخورداری. ابتلاء نردبان ارتقا است و هرچه ابتلاء سخت تر، سالک بر نرده و پله بالاتر استقرار پیدا می کند.

وی ادامه داد: بی دلیل نبود که هرچه اباعبدالله به ظهر عاشورا نزدیک تر می شد، چهره ایشان برافروخته تر شد. هر چه بر ابتلاء افزوده شد، روی استغنای اباعبدالله شکوفاتر شد. مقام شفا که مختص قرآن بود به تربت امام حسین(ع) داده شد. از امام صادق (ع) پرسیدند که مگر شما همه تان کشتی نجات و هدایت نیستید، حضرت فرمودند: «کُلُنا سُفُن النّجاة و لکن سَفینة جَدّی الحُسین أوسَع و فی لُجج البحار أسرَع». همه ما سفینه نجات هستیم اما کشتی حسین (ع) وسیع تر و سریع تر است.

اسماعیل شفیعی سروستانی سپس گفت: همه همت بنی امیه بر این بود که واقعه عاشورا در کربلا و در ظرف زمانی و مکانی اسیر بماند. اگر این هدف محقق می شد دین خدا بر روی زمین باقی نمی ماند. هر کس کربلایی دارد. همه انبیا و اوصیا کربلایی داشته اند. اباعبدالله الحسین(ع) نیز در کربلا، کرب و بلای خود را به تجربه نشست. همه ما نیز کربلایی داریم و آن را به تجربه خواهیم نشست تا سفیدرویی معلوم شود.

وی خاطرنشان کرد: زائر اباعبدالله الحسین(ع) تداوم بخش حکمت و راز قیام اباعبدالله الحسین(ع) است. همه حرکت اباعبدالله الحسین(ع) تا ظهر عاشورا یک طرف ماجراست و از بعدازظهر که با حرکت کاروان و اسارت و با اربعین آشنا می شویم یک طرف ماجراست. قیام اباعبدالله الحسین(ع) پشتیبان حرکت همه اوصیای بعد از خودشان است تا ظهور آخرین وصی رسول خدا(ص) یعنی مهدی فاطمه (ع). جد عالی مقام امام عصر(عج) یعنی اباعبدالله الحسین (ع) همه سنگینی بار واقعه شریف ظهور را پیشتر بر دوش گرفته است.

اسماعیل شفیعی سروستانی عنوان کرد: واقعه عاشورا باعث دوام و بقای همه معانی شد. همچنین هر کس در هر زمانی با تجربه بلا و کربی به زمین افتد به یاد قیام اباعبدالله دوباره از زمین بلند می شود. چون بلای او از فاجعه کربلا بزرگ تر نیست. اباعبدالله به عنوان معرف عالی مقام فرزندش به میدان می آید. آغاز قیام امام در دهم محرم است و قیام اباعبدالله به قیام امام عصر پیوند می خورد. خون خواهی خون بر زمین مانده و پیوند کربلا و ظهور اتفاق می افتد. صاحب دم، فرزند آن شهید شناخته می شود. لذا امام عصر (ع) خون خواه و منتقم امام حسین(ع) است. با پرچم یا لثارات الحسین قیام آغاز می شود و در واقعه رجعت، شهیدان دشت کربلا بر می گردند. اولین رجعت کننده، اباعبدالله الحسین (ع) است.

وی در پایان گفت: حجرالاسود تا زمان ظهور بدل دست راست حجت خداست که به صورت نمادین با او تجدید عهد می کنیم. بعد از ظهور، حج حقیقت خود و صاحب خود را پیدا می کند و آن که می خواهد با امام باشد با امام حی بیعت می کند. امام عصر(ع) در هنگام ظهور بین مقام ابراهیم و حجرالاسود مستقر می شوند و ۵ جمله بر زبان می آورند: «ألا یا أهل العالَم أنا الإمام القائِم الثانی عَشَرَ» جمله دیگر ایشان این است: «أَلا یَا أَهلَ الْعالَم إِنَّ جَدِّیَ الْحُسَین قتلوه عطشانا» باید تا آن زمان خلق عالم چنان حسین (ع) را شناخته باشند که حسین (ع) معرف ایشان شود.

منبع: خبرگزاری مهر