کد خبر: 65540

ایده یابی قرآنی برای زیست اخلاقی در فضای مجازی

فضای مجازی هم مثل فضای حقیقی، مجالی برای کنشگری اخلاقی افراد است. از این رو لازم است اولاً هدف فعالیت اخلاقی در این فضا ترسیم شود، ثانیاً بایدها و نبایدها و راه رسیدن به این اهداف مشخص گردد.

به گزارش ثریا حجت الاسلام حسینعلی رحمتی استاد فلسفه اخلاق در یادداشتی به رهنمودهای قرآنی برای زیست اخلاقی در فضای مجازی پرداخته است:

از چند سال قبل آرزو داشتم با این سوال که «قرآن درباره فضای مجازی چه پیام‌هایی برای ما دارد؟» قرآن را مطالعه کنم. در ادامه نکته‌ها و ایده‌هایی با تأمل در آیات قرآن، از منظر اخلاق فناوری اطلاعات از نظر شما می‌گذرد. در هر مورد، ابتدا خود آیه و سپس آدرس آن، و سپس نکته‌ها یا ایده‌هایی که به ذهن رسیده است درج می‌شود.

۱. سوره حمد:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ (حمد/۲)

۱. در نگرش خدا-محور به هستی، فضای مجازی به خاطر منافعی که دارد، یکی از نعمت‌هایی است که خداوند به انسان عطا کرده است. از این رو اخلاقاً حمد و سپاس از او لازم است. این کار نه لزوماً به صورت زبانی، که باید به صورت عملی باشد. استفاده اخلاقی و درست از این فضا، مصداق بارز حمد عملی است.

الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ (حمد/۳)

۱. انتساب دو صفت «بخشنده و مهربان بودن» به خداوند و تکرار آن در ابتدای سوره‌ها (به جز یک سوره) بیان گر اهمیت این دو صفت است.

۲. گذشتن از خطاهای دیگران در فجازی، به ویژه لغزش‌های سهوی و کوچک، پیامدهایی چون پیشگیری از جدال‌های بیهوده یا ایجاد کدورت و ناراحتی اعضای گروه‌ها را به دنبال دارد. لغزش‌هایی چون ارسال شکلک‌های شیطنت آمیز، یا افزودن شخص به گروه‌های دیگر بدون کسب اجازه از او، کلمات توهین آمیز اتفاقی و ناشی از خطای تایپی نمونه‌هایی از لغزش‌های قابل گذشت است.

۳. مهربانی: شبکه‌های اجتماعی یک فضای تعاملی و زندگی گروهی افرادی است که از نظر سنی، جنسیتی، عقاید و باورها و روحیات با یکدیگر متفاوت و گاه متضاد هستند. یکی از شرایط همزیستی در این فضا، مهربانی و عطوفت نسبت به یکدیگر است.

إیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعین‏ (حمد/۵)

۱. یافتن عوامل مؤثر بر ترک رذائل اخلاقی در فجازی یکی، یا مهم‌ترین، دغدغه اخفاپژوهان (محققان حوزه اخفا) و دیگر سیاستگذاران این عرصه است. جدای از عوامل بیرونی (از قبیل نظارت و فیلترینگ و محدود کردن) عوامل درونی و معنوی نیز می‌تواند در این زمینه نقشی مهم‌تر از عوامل بیرونی داشته باشد (چرا که اختیاری و همیشگی و غیرقابل دور زدن است).

۲. کاربری که فقط خدا را عبادت می‌کند در واقع به او عشق می ورزد و او را همیشه ناظر اعمال خود می‌داند. از این رو فضای مجازی را هم محضر خداوند می‌داند و در آن مرتکب کاری نمی‌شود که محبوب و معبود را بیازارد؛ حتی اگر نظارت‌های بیرونی هم نباشد،

۳. فضای مجازی در کنار منافع و خیرات فراوان خود، به دلایلی چون امکان ناشناس ماندن، وجود انسان‌های بی اخلاق، کثرت محتواهای غیراخلاقی، و تنوع و جذابیت فراوان، لغزشگاه هولناکی برای ارتکاب رذائل اخلاقی نیز هست که نجات از آن بسیار دشوار است. از این رو، استعانت و یاری گرفتن از خداوند، اراده و انگیزه افراد را برای رهایی از آفات اخلاقی این فضا افزایش می‌دهد. در آیات ۶ و۷ همین سوره (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم‏. صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین‏) که از خداوند درخواست هدایت می‌شود، نیز موید آن است که برای درست زیستن باید از خداوند یاری طلبید.

اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم‏ (حمد/۶)

۱. در تفکر اخلاقی اسلام گرچه هدف نهایی زندگی و راه رسیدن به سعادت، تقرب به خداوند است (نظریه قرب الاهی)، ولی برای این کار نقشه راهی طراحی شده که «صراط مستقیم» نامیده می‌شود. از این نکته می‌توان دریافت که رسیدن به مقصد جز با پیمودن مسیر درست ممکن نیست.

۲. فضای مجازی هم، مثل فضای حقیقی، مجالی برای کنشگری اخلاقی افراد است. از این رو لازم است اولاً هدف غایی (و البته اهداف میانی و ابتدایی) فعالیت اخلاقی در این فضا ترسیم شود، ثانیاً بایدها و نبایدها و راه رسیدن به این اهداف مشخص گردد. این کار علاوه بر چارچوب نظری، باید همراه با ارائه راهکارهای عملی و مشخص هم باشد (توجه داشته باشیم که اخلاق فناوری اطلاعات زیر مجموعه اخلاق کاربردی است). طراحی «کدهای اخلاقی» متناسب با هر یک از عرصه‌های فعالیت در فضای مجازی می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد. مثلاً مشخص شود برای لایک کردن یا فوروارد کردن، یا تدوین پروفایل چه نکاتی باید مراعات شود تا شخص رفتارش از نظر اخلاقی درست و موجب تقرب الی الله شود.

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدیً لِلْمُتَّقین‏. الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون‏. (بقره/۲-۳)

۱. از این آیات و دو آیه بعدی فهمیده می‌شود که برای هدایت دیگران، متقن بودن محتوای پیام (در اینجا، قرآن) و معتبر بودن حامل پیام (در اینجا، پیامبر) کافی نیست؛ بلکه در مخاطب هم باید شرایطی (چون ایمان به غیب و اهتمام به عبادات) وجود داشته باشد تا آمادگی جذب پیام را داشته باشد.

۲. بنابراین، کسانی که در صدد اصلاح رفتارهای کاربران فضای مجازی هستند (از شهروندان عادی جامعه، مانند پدر و مادر، گرفته تا مسؤولان نهادهای حاکمیتی متصدی سیاستگذاری برای فضای مجازی، مانند مرکز ملی و شورای عالی فضای مجازی، یا حتی نهادهای غیرحاکمیتی متصدی تبلیغ و تربیت، از قبیل حوزه‌های علمیه) علاوه بر این که بسته‌های هدایتی شأن برای کاربران این فضا باید معقول، منطقی، واقع بینانه و جذاب باشد، بایستی زمینه پذیرش آن توسط کاربران را نیز فراهم کنند. به عنوان مثال، کاربری که، به هر دلیل، اعتقاد دینی نداشته باشد یا به مبلغان دین یا حتی مدیران جامعه اعتماد نداشته باشد، راهکارهای ارائه شده از سوی آنان درباره فضای مجازی را نیز نمی‌پذیرد؛ سهل است که حتی ممکن است از روی عمد، خلاف آن عمل کند.

۳. نقش «اقناع پذیری کاربران» و «اعتماد / بی اعتمادی» آنان به مدیران جامعه در اخلاقی شدن فضای مجازی موضوعی است که باید به طور جدی بررسی و از سوی مسؤولان جامعه مورد تأمل قرار گیرد. تجربه سال‌های اخیر موید این موضوع است. مثلاً به رغم فیلتر کردن برخی پیام رسان های خارجی، و تبلیغات برای حضور در پیام رسان های داخلی، کاربران ازآن استقبال نکردند که یکی از دلایل آن، عدم اقناع و اعتماد کافی نسبت به این موضوع بود.

إنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ. خَتَمَ اللَّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ وَعَلَی سَمْعِهِمْ وَعَلَی أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ. (بقره/۶-۷)

۱. «کفر» از نظر لغوی به معنای «پنهان کردن و پوشاندن» است. انسان‌های کافر به گونه‌ای دیده خود را نسبت به حقایق بسته اند که هیچ گونه تذکری برای آنها فایده ندارد (نرود میخ آهنین در سنگ). به خاطر این رفتارشان است که خداوند توفیق فهم حقیقت را از آنها گرفته است. طبیعتاً چنین انسان‌هایی نه تنها خود زیان می‌بینند که به دیگران نیز ضرر می‌زنند.

۲. یکی از معضلات اخلاقی فضای مجازی کسانی هستند که گمان می‌کنند این فضا ارث پدری و ملک خصوصی آنان است و در آن هر کاری خواستند می‌توانند انجام دهند؛ بدون این که به تبعات کارهای خود برای دیگران بیاندیشند. این خودبینی، حقیقت ستیزی و مسؤولیت گریزی در مورد برخی چهره‌هایی که فاقد فضیلت خاصی هستند ولی به مدد همین فضای مجازی مشهور شده اند بیشتر نمود دارد.

تذکرات و هشدارهای دیگران به رفتارهای غیراخلاقی این افراد نه تنها هیچ تأثیری بر آنان ندارد، بلکه به هراندازه فالوئر و ممبرهای شأن افزایش می‌یابد در انجام رفتارهای غیراخلاقی جرأت و وقاحت بیشتری پیدا می‌کنند. دختری که برای جلب توجه دیگران، هر بار خود را در برابر دوربین عریان‌تر می‌کند، خواننده‌ای که هرروز رفتارهای زشت‌تر و حرف‌های رکیک تری می‌زند، بدون این که توجه کنند که کارهای شأن چه تأثیرات تربیتی و اخلاقی زیان باری بر روی مخاطبان شأن (که عمدتاً جوان و نوجوان هستند) از خود باقی می‌گذارد، یا بدون این که توجه کنند کارهای شأن موجب فیلتر شدن یک شبکه اجتماعی می‌شود که چندین هزار کاربر به درستی از آن استفاده می‌کنند، از مصادیق بارز افرادی هستند که چشم خود را بر حقیقت بسته اند، و جز با فشار قانون دست از کارهای خود بر نمی‌دارند.

۳. تجربه نشان داده یکی از مهم‌ترین عوامل تجری و تداوم اخلاق گریزی چهره‌های مشهور در فجازی، استقبال دیگران از آنها است. به همین دلیل، کسانی که صفحات این افراد را پیگیری می‌کنند یا مطالب مربوط به آنها را برای دیگران منتشر می‌کنند، یا بیننده پخش زنده (لایو) کارهای آنها هستند و در ذیل مطالب شأن لایک و کامنت می‌گذارند نیز در پیامد بی اخلاقی‌های آنان شریک، و به خاطر تمایل (هرچند ناخواسته شأن) به گسترش زشتی‌ها، در دنیا از نظر اخلاقی قابل سرزنش و در آخرت مستحق عذاب هستند: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ» (نور/۱۹).

۴. مسئولیت گریزی برخی کاربران و بی توجهی آنها به تذکرات دیگران، بی معنای بی تفاوتی و عدم امر به معروف و نهی از منکر در قبال رفتارهای آنها نیست. خوشبختانه آموزه علاوه بر امکان نظارت بر این افراد توسط پلیس فتا، و در مواردی دستگیری و اِعمال مجازات قانونی نسبت به آنها، راهکارهایی در خود فضای مجازی برای ممانعت از کارهای غیراخلاقی این افراد وجود دارد؛ که از آن جمله است گزارش دادن (Report) به مسئولان شبکه‌های اجتماعی. در موارد گوناگون دیده شده که آنها به این گزارش‌ها توجه کرده اند و نه تنها صفحات این افراد را بسته اند که امکان راه اندازی صفحه یا کانال جدید را هم به آنها نداده اند.

و مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنین‏. یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُون‏. (بقره/۸-۹)

۱. آیه ۸ تا ۲۰ درباره کسانی است که ظاهر و باطن شأن با هم فرق می‌کند. برخی مفسرین تصریح کرده اند که این آیات درباره انسان‌های منافق و دو رو است (قمی، ۱۴۰۴ ق: ۱/۳۴). اینها گمان می‌کنند خدا و مردم را فریب داده اند، در حالی که خود را فریب داده اند ولی نمی‌فهمند.

۲. زیست اخلاقی در فضای مجازی هم نیازمند صداقت و پرهیز از نفاق و فریب دیگران است؛ ولی به خاطر شرایط خاصی این فضا، از جمله امکان مخفی کردن هویت واقعی، همواره امکان فریب و خدعه وجود دارد و شخص می‌تواند در مورد باورها و نیات واقعی خود، یا حتی درباره سن و سال، جنسیت، سطح سواد، شغل، و هر چیز دیگر مربوط به خود به راحتی دروغ بگوید. از این جهت، فضا آنچنان غبارآلود است که حتی به تصویر و فیلم‌هایی که شخص از خود نشان می‌دهد نمی‌شود اعتماد کرد؛ چرا که با آمدن نرم افزارها و فناوری‌های جدید، مانند فناوری «جعل عمیق» (DeepFake)، به راحتی می‌توان تصاویر جعلی درست کرد و خود را به جای دیگران جا زد. احتمال و محتمل دروغ گویی، فریب، و نفاق در این فضا به اندازه‌ای زیاد است که بهتر است در مواجهه با ادعاهای هر فرد، در صورتی که شناختی از او نداریم، اصل را بر عدم صداقت بگذاریم. چه ضررهای مالی و آبرویی و حتی جانی که به خاطر عدم توجه به این موضوع، به افراد، به ویژه نوجوانان و جوانان وارد شده است.

۳. نکته جالب این که آیه می‌گوید افراد دورو و فریبکار در واقع خود را فریب می‌دهند، اما شعور درک این مطلب را ندارند. این مسئله درباره فضای مجازی هم صدق می‌کند. وقتی که به خاطر رفتار غیراخلاقی برخی افراد، این فضا ناامن و غیرقابل اعتماد شد و رذائل اخلاقی گسترش یافت، طبیعتاً خود این افراد و اطرافیان شأن هم در معرض فریب دیگران قرار می‌گیرند. وقتی آتشِ بی اخلاقی به جان جامعه مجازی یا حقیقی افتاد، خشک و تر با هم می‌سوزند. بنابراین، یکی از وظایف اخلاق اندیشان فضای مجازی این است که این موضوع را برای کاربران تبیین کنند که نقض اخلاق در این فضا ممکن است در کوتاه مدت برای آنان سودی داشته باشد ولی در درازمدت با سوراخ شدن کشتی، همه سرنشینان، حتی کسانی که آن را سوراخ کرده اند، غرق می‌شوند.

۴. برای پرهیز از افتادن کاربران فضای مجازی در دام افراد شیاد و فریب کار، لازم است ارتقای «سواد رسانه ای» کاربران و آموزش شیوه مواجهه با دیگران و معیارهای راستی آزمایی آنان، به طور جدی در دستور کار همه مرتبطان با فضای مجازی قرار گیرد.

فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُون‏. وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُون ‏. (بقره/۱۰-۱۲)

۱. این آیات و آیه‌های قبل و بعد آنها ویژگی‌های انسان‌های مریضی را توصیف می‌کند که کارهای ناشایست انجام می‌دهند ولی گمان می‌کنند کارشان درست است. اینها نه تنها نقد دیگران را نمی‌پذیرند بلکه خود را حق به جانب دانسته و به خاطر فقدان شعور و آگاهی کافی، بر این باورند که گفتار و رفتارشان به نفع دیگران است. به قول مولوی: «خواجه پندارد که طاعت می‌کند / بی خبر کز معصیت جان می کَنَد».

۲. از این دست انسان‌های مریض در فضای مجازی بسیارند. مقصود، کسانی هستند که یا به خاطر امکان مخفی کردن هویت واقعی خود ر این فضا احساس قدرت و آزادی بی حد و حصر می‌کنند و هر نوشته و عکس و فیلم نامناسبی را در آن منتشر می‌کنند و وقتی به آنها اعتراض می‌شود مدعی اند که این کار لازمه آزادی بیان است و اگر کسی به این گونه محتواها علاقه ندارد می‌تواند به آنها مراجعه نکند. یا کسانی که شایعات و اخبار تأیید نشده درباره دیگران را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند و بعد که به آنها اعتراض می‌شود می‌گویند هدف این است که اگر کسی از صحت و سقم این اخبار مطلع است نظرش را بگوید.

۳. نکته مهمی که در آیات فوق استفاده می‌شود این است که احساس «خود-حق پنداری»، غرور، و عدم احتمال خلاف درباره خود، و عدم نقدپذیری که ناشی از سفاهت و بی شعوری است، راه را برای اصلاح فرد می‌بندد. در فضای مجازی چنین فرد اصلاح ناپذیری به هراندازه مخاطبان بیشتری داشته باشد، پیامدهای رفتارهای غیراخلاقی اش نیز گسترده‌تر است. یک سلبریتی که چندین میلیون فالوئر دارد و چند ده هزار نفر ویدئوهای او را مشاهده می‌کنند، اما به رغم هشدار افراد متخصص و کارشناس، نه تنها رفتارهای غیراخلاقی خود را اصلاح نمی‌کند بلکه با شدت بیشتری ادامه می‌دهد، پدری که به رغم هشدارهای متخصصان، هر روز تصویر فرزند خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کند و مانع از رشد طبیعی فرزند خود می‌شود و وقتی مورد اعتراض قرار می‌گیرد می‌گوید که می‌خواهد فرزندش را به دیگران معرفی و استعدادهایش را شکوفا کند، دختری که در اعتراض به عریان نمایی اندام خود در شبکه‌ها، مدعی می‌شود که هدفش بالا بردن آگاهی جنسی مخاطبان است، از مصادیق افراد مریض در فضای مجازی محسوب می‌شوند. این افراد افزون بر این که مانع اخلاقی شدن فضای مجازی می‌شوند، زمینه را برای فیلتر کردن سایت‌ها و شبکه‌ها فراهم می‌کنند و به این ترتیب موجب ضرر و زیان کسانی می‌شوند که از این شبکه‌ها به طور صحیح استفاده می‌کنند.

و إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلی‏ شَیاطینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فی‏ طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ. أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی‏ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدین‏. (بقره/۱۴-۱۶)

۱. آیه اشاره دارد به انسان‌های دورویی که در مواجهه با اهل ایمان خود را مؤمن جا می‌زنند ولی وقتی با انسان‌های شیطان صفتی مثل خودشان رو به رو می‌شوند به آنها ابراز ارادت کرده و می‌گویند ما با شما هستیم و رفتارمان با اهل ایمان برای تمسخر آنها است.

۲. «تمسخر» دین و دین داران در فضای مجازی یکی از معضلات اخلاقی است که بایستی توسط اخفاپژوهان (= متخصصان اخلاق فناوری اطلاعات) مورد توجه قرار گیرد. یکی از مباحثی که در ذیل تمسخر باید مورد بررسی قرار گیرد این است که در این فضا چه چیزها یا افرادی مسخره می‌شوند. بررسی‌های میدانی نشان داده که باورهای دینی یا شیوه زندگی دین داران یکی از سوژه‌های تمسخر هستند. هرچند البته رفتار نامعقول یا سخنان سست و غیرمنطقی برخی افراد متدین را در زمینه چینی و بهانه سازی برای این کار نباید نادیده گرفت.

۳. تا آنجا که نگارنده بررسی کرده است تمسخر دینداران در فضای مجازی بر چند قسم است: گاهی اصلِ دین مورد طعن و تمسخر قرار می‌گیرد، گاهی سخنانی که از سوی افراد دین دار بیان شده است (به ویژه اگر گوینده روحانی و مبلغ دین باشد)، گاهی سبک زندگی یا رفتارهای دین داران در زندگی روزمره (از قبیل شیوه لباس پوشیدن، مثلاً محجبه بودن) مورد تمسخر قرار گرفته، و گاهی هم شیوه دینداری و انجام مناسک دینی آنها (مانند دعا کردن، عزاداری، یا اقامه نماز جماعت).

۴. تذکر این مطلب لازم است که اگر انسان متدینی در فضای حقیقی یا مجازی گفتار یا رفتار ناصوابی داشت، نقد آن از باب امر به معروف و نهی از منکر، امری است لازم و وظیفه‌ای است اخلاقی. اما نقد غیر از تمسخر است. نقد مبتنی است بر منطق و استدلال و با قصد اصلاح و نیت خیرخواهانه و از سرِ دلسوزی انجام می‌شود، در حالی که تمسخر رفتاری است غیرمنطقی، که با هدف تخریب و تحقیر و آزار دیگران انجام می‌گیرد، و به همین خاطر کاری غیراخلاقی محسوب می‌شود. تمسخر دین و تحقیر دین داران، افزون بر این که موجب آزار و آزردگی آنان می‌شود، راه را بر یک گفت وگوی منطقی و منتقدانه می‌بندد و به کدورت‌ها و سوءتفاهم‌ها دامن می‌زند، همچنین تأثیرات مثبت دین را نیز در چشم دیگران، به ویژه نسل جوان، کمرنگ می‌کند. جدای از این موارد، ازدیاد محتواهای متنی و صوتی و تصویریِ تمسخرآمیز درباره دین و دینداران، زمینه را برای مسدود و فیلترکردن سایت و شبکه‌های اجتماعی فراهم می‌کند و طبیعتاً همه کسانی که از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند (حتی خود تمسخرکنندگان) متضرر می‌شوند. به خاطر پیامدهای ناگوار نفاق و تمسخر است که خداوند در این آیات تاکید می‌کند که این گونه افرادِ زیان کار راه هدایت را بر خود بسته اند و از این تجارت شأن سودی نمی‌برند.

ألْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ. حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ. (تکاثر/۱-۲)

۱. این آیات به نقد کسانی پرداخته که امور ظاهری و به قول معروف «چشم پرکن»، از قبیل کثرت عددی، را معیار ارزش داوری قرار داده اند؛ تا جایی که برای برتر دانستن خود یا قبیله شأن به شمارش قبرها روی آورده اند. این در حالی است که از نظر قرآن، فضیلت‌های اخلاقی از قبیل تقوا است که معیار خوب یا بد بودن افراد محسوب می‌شود: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات/۱۳). از این آیات می‌توان برای شناخت یکی از آسیب‌های اخلاقی فضای مجازی استفاده کرد، که عبارت است از «کمیت گرایی به مثابه معیار ارزشگذاری اخلاقی».

۲. فضای مجازی به عنوان یک فضای دیجیتال، نه تنها بنیادش بر عدد و رقم است، که اعداد و ارقام نیز در بخش‌های مختلف آن نمود فراوان دارد. تعداد اعضای گروه‌ها و کانال‌ها، دانلودهای یک فایل، کسانی که یک مطلب را مشاهده کرده اند، فالوئرها و ممبرها (اعضا) ی یک صفحه در شبکه‌های اجتماعی، بینندگان یک برنامه زنده (لایو)، ارسال یک مطلب برای دیگران و بازنشر آن (forward, retueet)، و تعداد کامنت های ذیل یک مطلب، نمونه‌هایی از کاربرد اعداد و آمار در فضای مجازی است. این آمارها از نظر اخلاقی هم کارکرد مثبت دارد هم منفی. اگر برای «تحلیل و آسیب شناسی وضع موجود» برای «برنامه ریزی برای رسیدن به وضع مطلوب» باشد از نظر اخلاقی کاری لازم و پسندیده است (به عنوان مثال، با تحلیل و ریشه یابی علل افزایش اعضای کانال‌های حاوی مطالب مستهجن، یا ازدیاد طرفداران یک سلبریتی بی اخلاق، برای اصلاح این وضعیت چاره اندیشی می‌شود) ولی اگر کثرت عددی مبنای تفاخر و تحقیر دیگران، یا معیارِ «صالح بودن» یک فرد یا درست بودن سخنان او یا الگو بودنش برای دیگران قرار گیرد، طبیعتاً کاری غیراخلاقی محسوب می‌شود.

۳. یکی از شگردهای غیراخلاقی برخی سلبریتی ها و افراد مشهور در شبکه‌های اجتماعی، تمسک به تعداد طرفداران خود برای اثبات درستی گفتار و رفتار خویش است؛ آن هم گفتار و رفتارهایی که غیراخلاقی بودنش واضح و روشن است؛ مانند فحاشی و زشت گویی، یا تشویق طرفداران خود، که اغلب جوان و نوجوان هستند، به روابط غیراخلاقی. وقاحت رفتارهای این چهره‌ها گاه به اندازه‌ای است که حتی شبکه‌های اجتماعی از قبیل اینستاگرام که نوعاً در مواجهه با آنچه در جامعه‌ای مثل ایران غیراخلاقی محسوب می‌شود، رفتار مداراجویانه ای دارند، اقدام به مسدود کردن صفحات این افراد می‌کنند.

منبع: خبرگزاری مهر