به گزارش ثریا، نشست علمی «خوانش تمدنی غدیر و رفتار تمدنی حضرت امیر(ع)» روز گذشته ۴ مردادماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد.
تا کنون شاهد خوانشهای گوناگونی از غدیر بودهایم. نخست؛ خوانش تاریخی که رایجترین خوانش از غدیر است و هدف آن کندوکاو درباره هر چیزی است که برای به دست دادن یک روایت قابل اعتماد از این رویداد به کار آید. پژوهش درباره مکان دقیق این رویداد، زمان دقیق، افراد حاضر در آن، متن کامل سخنان پیامبر(ص)، تعداد افراد حاضر، مقدمات وقوع رویداد از جمله محورهای این خوانش از غدیر است. منابع کهن و جدید تاریخی از جمله منابعی هستند که متون مربوط به این خوانش را در آنها میتوان یافت.
دوم؛ خوانش کلامی؛ دغدغه خوانش کلامی غدیر، مفاد سخنان پیامبر(ص) و دلالتهای آن است. این که دلالتهای حدیث غدیر در زمینه کلام چیست و آیا بر امامت عامه، امامت خاصه، شئون امامت و حتی شئون نبوت دلالت دارد یا نه در این خوانش مورد توجه است. مطالب مربوط به این خوانش را نیز در منابع کلامی و نوشتههای قدیم و جدید متکلمان میتوان جستوجو کرد.
سوم؛ خوانش ادبی، همان چیزی است که در قالب مجموعههای شعری و سرودههای عربی و فارسی تولید شده است و نقطه کانونی آن بهرهگیری از عنصر ذوق و خیال برای تبیین و تبلیغ رویداد غدیر است. چهارم؛ خوانش فقهی و مناسکی؛ این خوانش نیز به جای بررسی وقوع این رویداد و دلالتهای آن بر وظایف مکلفان نسبت به آن به ویژه در سالروز وقوع آن تکیه دارد. مانند آن چه مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان درباره آداب و آیین این روز بزرگ آورده است.
مراد از خوانش تمدنی
معیارهای گوناگونی برای مفهوم تمدنی بودن و خوانش تمدنی میتوان در نظر گرفت که صاحب این قلم، پیش از این هم بارها به آن اشاره کرده است. یک تعریف کوتاه و در بردارنده مهمترین معیارهای خوانش تمدنی یک پدیده این است که آن پدیده را در گستردهترین و جامعترین و پیچیدهترین سطح مناسبات انسانی در نظر بگیریم.
گستردهترین سطح مناسبات انسانی سطحی فراتر از سطح خانوادگی، قبیلگی، محلی، شهری، استانی، کشوری، منطقهای، قارهای و حتی سطح جهانی است. گستردهترین سطح مناسبات انسانی سطحی فراتر از سطح جهانی است، چون افزون بر جهاننگری، نگاهی به گذشته و آینده هم در آن وجود دارد. جامعترین سطح مناسبات انسانی نیز سطح توجه همزمان به همه نظامات مختلف اجتماعی است. وقتی یک پدیده را که میتواند یک رویداد، یک متن، یک دیدگاه، یک نماد و یا هر چیز دیگری باشد در جامعترین سطح مورد توجه قرار میدهیم یعنی به همه تأثیرگذاریها و تأثیرپذیریهای آن در نظامهای مختلف اجتماعی نظر میافکنیم. پیچیدهترین سطح مناسبات هم آن است که مسائل مختلف مرتبط با یک پدیده در نقطه تلاقی سطوح و نظامهای مختلف در درون یک کل یکپارچه مورد توجه و بررسی قرار گیرد.
از منظری دیگر گاه خوانش تمدنی یک پدیده، ناظر به محتوا و دلالتهای همان پدیده است، یعنی در یک نگاه عینی و درونی عیار تمدنی آن پدیده مورد سنجش قرار میگیرد و گاه خوانش تمدنی یک پدیده ناظر به پیوندهای تحقق یافته و محتمل بیرونی آن پدیده با لایههای و سطوح مختلف جامعه است، یعنی در یک نگاه بیرونی و گاه هنجاری، صرفنظر از محتوای آن پدیده ظرفیتهای تمدنی آن مورد بررسی قرار میگیرد. تفاوت این دو نگاه در این است که در حالت اول تمدن به مثابه یک موضوع و در حالت دوم تمدن به مثابه یک رویکرد مورد توجه قرار گرفته است. چه بسیارند مواردی که یک موضوع با وجود محتوای تمدنی بسیار بالا اسیر نگاههای خرد و جزءنگر غیرتمدنی باقی میماند و عملا ظرفیتهای تمدنی آن فعلیت نمییابد.
نشانههای نگاه ویژه اسلام به عید غدیر
نکته دیگری که پیش از بیان نکته اصلی این گفتار، باید به آن توجه کرد، قرائن و نشانههای ظرفیت تمدنی غدیر در فرهنگ اسلامی بر پایه آداب و آیینهای مربوط به این روز است:
یک، زیاد بودن آداب و آیینهای مربوط به عید غدیر؛ فراوانی آداب و آیینها و اعمال مستحبی مربوط به این روز که ظاهرا از نظر تعداد، از هر مناسبت دینی دیگر بیشتر است، میتواند نشاندهنده این باشد که این روز، جایگاهی ویژه دارد و به دلیل پیامی که منتقل میکند برتر از هر روز دیگری است و لذا اهتمامی ویژه به آن شده است.
دوم، بزرگ داشتن این عید از طریق پیوند دادن آن با مجموعهای از رفتارها؛ این که اعمال مربوط به این روز تنها به بیان یک سلسله معارف و مباحث اندیشهای محدود نشده است و بلکه با مجموعهای از رفتارها گره خورده است، خود نشانی دیگر برای تمایل دین به درگیر کردن ابعاد مختلف وجودی انسان با این روز و در نتیجه کشاندن اهمیت این روز از ساحت نظر و اندیشه به ساحت عمل و رفتار است. امام صادق(ع) در پایان روایتی طولانی پس از بیان ویژگیها و اهمیت و برخی ادعیه روز غدیر به نقل از ابوالحسن لیثی خطاب به یکی از شیعیان خود، آشکارا انگیزه انجام پارهای رفتارها را، بزرگ داشتن این روز شمردهاند: «... ثمّ کل و اشرب و أظهر السّرور و أطعم إخوانک، و أکثر برّهم و اقض حوائج إخوانک، إعظاما لیومک، و خلافا على من أظهر فیه الاغتمام و الحزن ضاعف اللّه حزنه و غمّه (اقبال الاعمال، ج ۲، ص ۲۸۲) سپس بخور و بنوش و اظهار شادمانی کن و به برادران خود طعام ده و بر نیکی کردن به آنها بیفزا، برای بزرگ داشتن روزت (روز غدیر) و برای مقابله با کسی که در چنین روزی غم و اندوه خود آشکار سازد، که خدا بر اندوه و غمش بیفزاید.»
سه، امتداد اجتماعی آداب و آیین این روز؛ نکته قابل توجه در باره آداب و آیینهای این روز، امتداد اجتماعی آنهاست. بخش قابل توجهی از آداب مربوط به روز غدیر فراتر از دایره فردی، دیگران را هم بهرهمند میسازد. برآوردن نیازهای مؤمنان، گذشت از بدیهای دیگران، گشادهروئی، هدیه دادن، صدقه دادن، افطاری دادن و گشادهدستی در هزینه کردن برای خانواده نمونههای خوبی در این زمینه هستند.
بدون تردید نقطه کانونی حدیث غدیر این عبارت پیامبر(ص) است که فرمودند: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. این جمله مقدمه و مؤخرهای دارد که اکنون موضوع بحث ما نیست. صرفنظر از برداشتهای عزیزان اهل سنت از این عبارت پیامبر(ص)، هر چند برخی برداشتهای درونشیعی نیز گویی پیام غدیر را تنها یک جانشینی سیاسی میشمرد، ولی شاید اثبات این که پیام غدیر بسیار فراتر از این است، چندان دشوار نباشد.
پیام غدیر تعیین مسیر هدایت جامعه اسلامی پس از پیامبر(ص) و مشخص ساختن ضابطه و معیار و ساز و کار حفظ حرکت بالنده جامعه اسلامی است. جامعه اسلامی بر اساس آموزههای قرآنی، امت وسطی است که شهداء علی الناس است، بنابراین جامعه هدایت یافته مورد نظر پیامبر(ص) تنها یک جامعه هدایت یافته برای خود و ویژه مسلمانان نیست بلکه جامعهای است که ظرفیت و توان پرچمداری هدایت همه بشر را باید داشته باشد. بر این اساس، پیام غدیر بیان رمز و راز چگونگی هدایت و کمال یافتگی جامعه اسلامی به یادگار مانده از عهد پیامبر(ص) و به دنبال آن پرچمداری آن برای همه انسانهاست.
تمدن به مثابه موضوع در پیام غدیر
همان گونه که ذکر شد پیام اصلی غدیر همان بیان راه و رسم باقی ماندن جامعه اسلامی در مسیر هدایت و بالندگی آن در این مسیر است و به عبارتی دیگر پیام اصلی غدیر تضمین ادامه حرکت نبوت خاتم در ابعاد مختلف فهم دین، تبیین دین، دفاع از دین، ابلاغ دین و اجرای دین، یعنی همه شئون مربوط به دین جز دریافت آن در قالب وحی، است و این خود یک مضمون تمدنی است. به این معنی که چگونگی استمرار اندیشه محوری و جوهره پدیدآورنده یک تمدن، چالشی بزرگ برای همه تمدنهاست و غدیر بخشی از پاسخ آشکار پیامبر(ص) به این چالش بزرگ در عرصه تمدنی اسلامی است.
تمدن به مثابه رویکرد در پیام غدیر
اگر صرفنظر از پیام تمدنی غدیر، با رویکرد تمدنی هم به غدیر بنگریم، بر پایه ویژگیهای پیشگفته، پیام غدیر را دارای ظرفیتهایی بیبدیل مییابیم. یعنی وقتی پیام غدیر در تراز گستردهترین، جامعترین و پیچیدهترین سطح مناسبات انسانی، دارای گرهگشائیهایی است و میتواند همه نظامات مختلف اجتماعی اعم از نظام سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی، آموزشی و ارتباطی و جز آن را از خود متأثر سازد و برای انواع چالشها و بحرانها راهگشایی داشته باشد. روشن است که این ادعا باید در فرصت و مجالی دیگر اثبات شود. در حقیقت در اینجا تنها به طرح این موضوع پرداخته شده که فهم تمدنی غدیر یعنی فهم و بازتولید پیام غدیر در سطحی فراتر از سطح جهانی و در پیوند با نظامات مختلف و معطوف به مهمترین مسائل و چالشها و بحرانهای جامعه بشری و به منظور یافتن راهحلهایی که کمهزینهترین و پربازدهترین راه حل باشد، اما این که این فهم دقیقا چیست و این بازخوانی چه مؤلفههایی دارد، به فرصتی دیگر موکول شد.
رفتار تمدنی امیرالمؤمنین(ع) در باره غدیر
با مبنا قرار دادن تعریفی که از خوانش تمدنی به دست داده شد، چگونگی روبرو شدن امیرالمؤمنین علی(ع) با غدیر را نیز بر پایه شواهدی میتوان یک رفتار تمدنی شمرد:
اول تفسیر آن حضرت از مفهوم امامت و ولایت که در جای جای نهجالبلاغه بازتاب یافته است، یک تفسیر کاملا سازگار با گستردهترین سطح مناسبات انسانی است.
دوم کوشش آن حضرت برای حفظ میراث نبوی در قالب امت اسلامی در رویدادهای پس از رحلت پیامبر(ص) و بر طبل جدایی نکوفتن و راه خود را به صورت کامل از راه امت اسلامی جدا نکردن و باقی ماندن در صحنه امت، اقدامی است که جز با رویکرد تمدنی نمیتوان آن را فهم و تفسیر کرد.
سوم کوشش برای زنده نگاه داشتن پیام غدیر و از یاد نرفتن آن با روشهایی که اساس امت اسلامی را دچار گسست و چندپارگی نکند، وجه دیگری از رفتار تمدنی امیرالمؤمنین است که افسوس هیچ یک از این سه اقدام را نیز به دلیل تنگی وقت نمیتوان به تفصیل مورد بررسی قرار داد.
کمتر پیام تمدنی است که در زمانه خود به خوبی شنیده و فهم شود. شنیده نشدن غدیر در زمان خود هیچ از ارزش تمدنی آن نمیکاهد، بلکه میتواند خود نشانی از فرازمانی و فرامکانی بودن آن باشد. ما اکنون در شرایطی قرار داریم که امکان بازخوانی پیام غدیر در خوانشی فراتر از خوانشهای متعارف تاریخی و کلامی و ادبی و مناسکی برایمان فراهم است. خوانش تمدنی غدیر میتواند ظرفیتهای بسیار بزرگ نهفته در این اقدام الهی پیامبر خاتم(ص) را در دسترس بشر امروز قرار دهد. فرو کاستن پیام غدیر و نگاه تقلیلگرایانه به آن، به منزله کوششی ولو ناخودآگاه برای دور ساختن پیام غدیر از کارکرد تمدنی آن و جفایی آشکار در حق غدیر است.
سزاوار است ما دوستداران واقعی امیرالمؤمنین نه فقط در پذیرش محتوای غدیر، بلکه در روش تبلیغ و تبیین غدیر هم پیرو اهل بیت(ع) باشیم و از روشهای تفرقهافکنانه خودساخته دوری جوییم.