موضع وی برخلاف تمایلی تاریخی است که در طول دو سده از کانت تا فرگه تا کارنپ ادامه مییابد و ضرورت را به پیشین بودن، و پیشین بودن را به تحلیلت تقلیل میدهد. قبل از کریپکی هیچکس به نحو نظاممند شکاف بین این انگارهها را تدقیق نکرده بود و چه بسا این مهمترین تأثیر او در تاریخ فلسفه باشد.
دیدگاههای کریپکی در باب ضرورت تا حدی نتیجهی دیدگاههای او در باب نامگذاری است. او دیدگاه توصیفی در باب اسامی را رد میکند. از نظر او اسامی خاص (و همچنین اصطلاحات انواع طبیعی) نشانگر صلب هستند.
در نتیجه اینهمانیهای صادقِ حاوی اسامی (یا اصطلاحات انواع طبیعی) به سبب صلبیتِ اسامی ضروریاند، اما پیشین نیستند. چنین اینهمانیهایی نمونههایی از ضرورتهای پسین هستند. بنابراین انگارهی متافیزیکی ضرورت را باید از انگارهی معرفتشناختی ضرورت تمییز داد.
کتاب «سول کریپکی: نامگذاری و ضرورت» اثر جان پی. برجس با ترجمه مهدی جنگجو در ۷۲صفحه به قیمت ۹ هزار تومان از سوی نشر زندگی روزانه منتشر شد.
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.