به گزارش ثریا مسائل مرتبط با علوم بومی و علوم انسانی اسلامی و…، از مسائل مهمی است که در دهههای اخیر در علوم انسانی و اجتماعی بسیار مطرح شده و پژوهشگاهها و پژوهشگران مختلفی به صورت شخصی در این حوزه فعالت کردند. علی اکبر علیخانی، دانشیار دانشگاه تهران و بنیانگذار جشنواره بین المللی فارابی ویژه تحقیقات علوم انسانی و اجتماعی از پژوهشگران موفق در این زمینه است که توانسته کارهای درخوری را در این زمینه ارائه کند. کتاب خرد خفته: فلسفه و حکمت سیاسی اسلامی و گذر به سیاست عملی، مجموعه ۱۹ جلدی اندیشه سیاسی متفکران مسلمان با همکاری جمعی از محققان و سرویراستاری مجموعه شش جلدی حکمت سیاسی اسلامی از جمله این آثار است.
در گفتگویی با وی به بررسی علوم انسانی و اجتماعی؛ بومی یا اسلامی پرداختیم که در ادامه از نظر شما میگذرد؛
*قبل از ورود به بحث علوم انسانی و اجتماعی بومی یا اسلامی، ظاهراً میخواستید چند نکته مهم و اساسی در مورد کلیت علوم انسانی و اجتماعی بفرمائید.
از جنابعالی و خبرگزاری محترم مهر سپاسگزارم. در مقدمه عرض کنم مباحثی که اینجانب در موضوع علوم انسانی و اجتماعی بومی یا اسلامی مطرح خواهم کرد اولاً فقط مربوط به این علوم است و علوم پایه و فنی مهندسی و پزشکی، و کلاً علوم دقیقه و تجربی از حیطه بحث ما خارج است، چون آن علوم متفاوت هستند. اگر از روشهای تجربی در علوم انسانی و اجتماعی سخن به میان بیاوریم، مقصود روشهای تجربیِ مختص به این علوم است و با علوم تجربی تفاوت دارد. ثانیاً مباحث اینجانب بیشتر با رویکرد کاربردی و تا حدی ناظر به مشکلات علوم انسانی و اجتماعی در جامعه ایران است.
وقتی از علوم انسانی و اجتماعی سخن میگوئیم قبل از قید بومی یا اسلامی، باید به چند ویژگی ماهوی این حوزه از دانش و معرفت توجه کنیم. ویژگیهایی که به ذات و ماهیت این علوم مربوط میشود و تغییر و جهت دهی آن دست هیچکس نیست.
نخست اینکه این علوم ذاتاً قیدوبند گریز و حد و مرز ناپذیر هستند. علم و معرفت سرکش و وحشی به معنی مثبتِ آن است. یعنی در چارچوب و قید و بند نمی گنجد و محدودیت را نمیپذیرد، مگر آنکه خودش، به اقتضای خودش، آن را برای خودش به وجود آورده باشد. جوهره علم فهم و شناخت است و نمیتوان جلوی آن را گرفت. دانش و معرفت مثل گیاهان خودرو و وحشی است که بی محابا رشد میکند و گاهی از دل سنگ هم بیرون میزند. هر گونه قید و بند و تعصب، یا مرتبط شدن آن با قدرت و ثروت و منافع فردی و حزبی و جناحی و قبیلهای و نژادی و ملیتی، آن را از ذات و ماهیت حقیقی خودش دور میکند و دیگر علم و معرفتی نخواهد بود که بتوان به آن اعتماد و تکیه کرد، یا به موجب آن تصمیم درست گرفت، یا انتظار داشت انسان و جامعه را به سعادت برساند. مصداق آیه «یرفع الله الذین آمنوا و الذین اوتوا العلم درجات» یا مصداق «ن والقلم و مایسطرون» نخواهد بود.
دوم اینکه ذهن متفکر و دانشمند، مکانیکی یا قابل برنامه نویسی نیست و نمیتوان به او دستور داد که چه چیزی را و چرا و چگونه بفهمد. تفکر و شناخت با فاعل آن، که متفکر است ارتباط جدانشدنی دارد و متفکر به سمت و سویی میرود که کشانده میشود و جز دانایی و دانش نمیتواند او را به سمت و سویی بکشاند. البته این ضرورتاً به معنی درست بودن بودن سمت و سویی نیست که متفکر میرود، ولی به هر حال باید به آنچه یافتههای علمی او ایجاب میکند پایبند باشد. اگر متفکر و دانشمندی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی از آنچه دانش و دانایی ایجاب میکند عدول کرد و به دلایل دیگری مثل انگیزهها یا منافع سیاسی یا مالی یا تعصبات مذهبی و نژادی و … به فعالیت پرداخت در اصل از ماهیت خودش عدول کرده و به ابزاری در خدمت قدرت و ثروت یا جناحهای سیاسی یا تعصبات ذهنیِ خودش تبدیل میشود و اگر چه چند صباحی رونق داشته باشد ولی به زودی از چرخه خارج میشود.
سوم اینکه مراکز علمی پژوهشی و دانشمندان و متفکران، نمیتوانند از حیطه اقتدار و نفوذ قدرت سیاسی خارج شوند یا در امان بمانند. قدرت سیاسی به اقتضای طبیعتش، معمولاً در صدد تسلط بر مراکز علمی و به خدمت گرفتن دانش و دانشمندان و جهت دهی به آنان است. از سوی دیگر، دانشمندان و متفکران فراری هستند از اینکه به مثابه ابزار در خدمت قدرت سیاسی قرار بگیرند. حکومت نخواهد توانست دانش و دانشمندان و سیر معرفت را به طور کامل و آنچنان که مطلوب اوست در اختیار بگیرد و آن را جهت بدهد یا در جهت منافع خود بهره برداری کند. این کار در مقاطعی، و در مواردی و تا حدی شدنی است، اما نه در حد زیاد و در بسیاری از موارد از ظواهر و قرائن، قدرت سیاسی فکر میکند تا حد زیادی این کار را کرده است ولی خطا میکند، ضمن اینکه بر فرض موفقیت نسبی، نتیجه در درازمدت، به نفع او و جامعه نخواهد بود.
کشمکش دانشمندان و قدرت سیاسی در به خدمت گرفتن یکدیگر نتیجه مطلوبی برای هیچکدام نخواهد داشت. از سوی دیگر هیچکدام هم نمیتواند از دست دیگری خلاص بشود. تنها راه چاره این است که این کشمکش در یک نقطه تعادل به ثبات برسد و هر یک از حوزههای قدرت سیاسی و دانش و دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی، در قالب حد ومرزهایی-اگر چه ناگفته و نانوشته باشد- هر کدام هم به دیگری خدمت کند و هم از او بهره ببرد و در حوزههایی نیز متعرض یکدیگر نشوند و آن را به مثابه حیطه خصوصی برای یکدیگر به رسمیت بشناسند. البته رسیدن به این نقطه تعادل فقط در جوامع خردمندی اتفاق میافتد که از نظر عقلی رشید باشند و متخصصان و خردمندان در مصادر تصمیم گیری باشند.
در اینجا اگر بخواهیم یک راهکار برای توافق این دو و رسیدن به نقطه تعادل بدهیم این خواهد بود که قدرت سیاسی و حکومت از دانشمندان و متفکران علوم انسانی و اجتماعی بخواهد فقط در جهت تقویت منافع ملی کشور، سعادت و رفاه مردم و جامعه، رشد و ارتقای فرهنگ جامعه، افزایشِ کارایی و کارآمدی نظام سیاسی، و از بین بردن فساد اداری و اقتصادی، و … آنچنان که همه متفکران ذیربط و انجمنهای علمی و احزاب و گروههای مختلف سیاسی و نهادهای غیر دولتی بر آن اتفاق نظر دارند، قدم بردارند و در خدمت نظام سیاسی باشند. از سوی دیگر بودجه کافی در حد استاندارهای جهانی و امکانات و فضاهای مطالعه و تحقیق و تبادل نظر در اختیار آنها قرار دهد و از دو چیز به شدت پرهیز کند، نخست دخالتها و نظارتهای خارج از حوزه دانش و دانشگاه و تحقیق و پژوهش و دوم درخواست از آنها برای خدمت به یک جناح سیاسی یا جریان یا تفکر خاص. به عبارت دیگر درخواست خدمت فقط در جهت منافع ملی و سعادت کل جامعه باشد. اقدام حکومت برای دخالت در جامعه علوم انسانی و اجتماعی کشور یا نظارت بر آن یا جهت دهیِ آن، به واکنش منفی و موضع تدافعیِ آشکار یا پنهان دانشمندان و متفکران در مقابل حکومت میشود و این به ضرر همگان از جمله خود حکومت است.
اینکه در مقاطعی از تاریخ دانشمندان و متفکرانِ بزرگی ظهور کرده اند و دانش و اندیشه و تمدن تولید شده و در مقاطع دیگری نسل آنها کمیاب شده است به دلیل شرایط سیاسی اجتماعی هر دوره بوده است و حداقل یکصد سال بعد معلوم میشود که هر نظام سیاسی و حکومتی چگونه تعاملی با دانش و دانایی و دانشمندان داشته است. آیا زمینههای شکوفایی آنها را فراهم کرده، یا آنها در مضیقه و مشکل بوده اند.
نکته چهارم اینکه دانشمند و متفکر و متخصص، با افراد دارای مدرک تفاوت دارد و بزرگترین خطای یک جامعه یا نظام سیاسی این است که این دو را تقریباً همسان بینگارد. دانشمند و متفکر و متخصص در حوزه علوم انسانی و اجتماعی کسی است که از دوره نوجوانی و جوانی وارد یک حوزه از دانش شده و به تدریج و پله پله و بدون عجله و با خیال آسوده، بنیانهای آن علم را فراگرفته، استادان بسیاری را تجربه کرده، هزاران ساعت بر سرکلاس ها و نشستهای علمیِ موظف و غیر موظف نشسته، چه برای انجام تکالیف و چه غیر آن همیشه دست به قلم برده و نوشتن و منسجم نوشتن را تمرین کرده، همیشه در مرزهای دانش در حیطه تخصصی خود حرکت کرده و تنها عشق و علاقه و انگیزه او دانش و یادگیری بوده است. پرداختن او به مسئولیتهای اجرایی یا کارهای دیگر، فرعی و حاشیهای بوده است. چنین افرادی شاید بتوانند از چهل پنجاه سالگی به بعد به یک متفکر و متخصص و صاحبنظر تبدیل شوند.
اصول و استراتژیهای حکمرانی و راهکارهای حل مسأله های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را در کشورهای موفق دنیا چنین افرادی ارائه میدهند، اما افراد دارای مدرک دکترا، کسانی هستند که در بخشهای اداری و اجرایی یا عرصههای سیاسی یا هر جای دیگری مشغول به کار هستند و در جهت مهارت افزایی، از دانشگاههای معتبر و درجه یک کشور مدرک فوق لیسانس و دکترا هم گرفته اند، یا کسانی پس از گرفتن مدرک دکترا وارد کار شده اند و شغل اصلی آنها دانش و پژوهش نبوده است. اقدامات و زحمات اینها قابل تقدیر و مطلوب است و آن مدرک به کارآمدی و شایستگی آنها افزوده است، امانمی توان آنها را متفکر و دانشمند در علوم انسانی و اجتماعی به حساب آورد، به خصوص اگر در دوره حدوداً بیست تا بیست پنج سال زندگی و حداکثر تا سی سالگی، در حوزههای دیگری مثل مهندسی، علوم پایه، امور اجرایی و … درس خوانده یا کار کرده اند، چون در آن فضاها، چارچوب ذهنی آنها در همان قالبها بسته شده و اگر پس از آن وارد حوزههای علوم انسانی و اجتماعی شوند با تسلط قالبهای ذهنی سابق آنها خواهد بود. البته اینها در همان حوزههای کاریِ خود مفید و کارآمد هستند ولی ورود آنها به حوزههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، یا عرصههای کلان تصمیم گیری، در دراز مدت اثرات نامطلوب و تبعات منفی خواهد داشت. به موجب فرمایش امام علی (ع)، دانشمندان و متفکران سیاسی اجتماعی باید در تصمیم سازی در حکومت محور و مرجع باشند.
پنجمین نکته قابل ذکر اینکه «علوم انسانی و اجتماعی» با «اندیشه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فلسفی، و …» تفاوت دارد. در مواجهۀ جدی ایران با تجدد از دوره فتحعلی شاه، به تدریج اندیشههای سیاسی اجتماعی غرب وارد ایران شد، ابتدا از طریق سیاحان و سفرنامه نویسان ایرانی و به طور جدی تر توسط متفکران ایرانی در دوره ناصری. در حالی که علوم انسانی و اجتماعی غرب مقارن با تأسیس دانشگاه و از طریق آن در قالب یک نظام آموزشی وارد شد. برعکسِ علوم فنی مهندسی و پایه و پزشکی، که از ابتدا در قالب نظام علمی و آموزشی به ایران وارد شد. این علومِ اخیر با هدف رفع نیازهای فنی و مادی و فیزیکی از طریق دارالفنون وارد شدند و اندیشههای سیاسی اجتماعی با هدف حل مسأله استبداد و رفع ظلم و نجات ملت از جهالت و خرافات و ایجاد قانون و نظم اجتماعی و مواردی از این قبیل وارد ایران شدند. با توجه به شرایط سیاسی اجتماعی و فرهنگیِ آن زمان، هر دو را باید موفقیت آمیز ارزیابی کرد، اما ورود علوم انسانی و اجتماعیِ غربی به ایران مقارن با تأسیس دانشگاه و دولت مدرن، با هدف اداره دولت مدرن و تقویت و کارآمدسازی آن صورت گرفت و این هم در جهت خدمت به کشور و عبور دادن ایران از یک جامعۀ سادۀ بدون ساختار و سازمان و قانون و نهاد، به یک جامعه مدرن و نهادمند و ساختارمند موفق عمل کرده و به اقتضای شرایط زمانی و مکانی خودش صورت گرفته است. اگر امروز از علوم انسانی و اجتماعیِ بومی سخن میگوئیم، نباید به معنی تخطئه و رد علوم انسانی و اجتماعی کشور در گذشته باشد، بلکه باید آن را یک خط سیر تکاملی دانست که کمال امروز آن در بومی شدن است.
* برای ورود جزئیتر به بحث، بفرمائید آیا اساساً ایجاد علوم انسانی و اجتماعی اسلامی یا بومی ممکن و ضروری است؟
طبیعی است که در بحث از علوم انسانی و اجتماعی بومی یا اسلامی، ابتدا باید روشن شود اولاً چنین چیزی امکان دارد؟ اگر پاسخ مثبت بود نشان دهیم انجام آن ضرورت نیز دارد. در ادامه به اجمال و با رویکرد مسأله محوری، در چند بند به تبیین امکان و ضرورت ایجاد علوم انسانی و اجتماعی بومی میپردازیم:
نخست؛ دانش و معرفت در خلأ شکل نمیگیرد و رشد نمیکند. دانش و معرفت تابع مسأله است، هر چیز برای بشر «مسأله» و دغدغه بوده، پیرامون آن تفکر و اندیشه صورت گرفته و دانش و معرفت تولید شده است. مقصود از مسأله در اینجا معنای کلیِ آن است که از مسأله های نظری و ذهنی آغاز میشود، تا مسأله های فردی و اجتماعی و کاربردی و نیازهای انسان در طول تاریخ. تمام علوم و معارف، معطوف به مسأله ها شکل گرفته اند. در احادیث و ادعیۀ میراث اسلامی که بر علم نافع تأکید میشود مقصود علمی است که مسأله ای و مشکلی نظری یا عملی را حل کند و گرهی از معضلات افراد و جوامع بگشاید. امروز نیز در مراکز دانشگاهی و پژوهشی دنیا بر مسأله محوری تأکید میشود.
دوم؛ مسأله ها و مشکلات در خلأ شکل نمیگیرند و پدید نمی آیند. مسأله ها و مشکلات مربوط به انسانها هستند و انسانها در یک خانواده و محله و شهر و استان و کشور و منطقه زندگی میکنند و دارای انواع روابط و تعاملات با یکدیگر هستند. به خاطر منافع شان با یکدیگر همکاری میکنند و به خاطر تضاد و تعارض منافعشان با یکدیگر به منازعه بر میخیزند. تربیت، فضای فکری و نگرشهای انسانها در نوع رفتار آنها بسیار تعیین کننده است و فرهنگ حاکم بر جامعه و نگرشهای افراد به موضوعات مختلف، نقش اصلی در تعیین جایگاه آن جامعه در منطقه و نظام بین الملل دارد. اینکه جامعهای پیشرفته یا عقب مانده است یا اینکه پروندههای حقوقی و کیفری و منازعات بالایی دارد یا مردم در صلح و آرامش با یکدیگر زندگی میکنند، اینکه مدیران سیاسی و مسئولان کشور دائماً در حال منازعه و کشمکش با یکدیگر هستند و مرتب هر کس در صدد تخریب و بد نام کردن دیگری است، یا دست به دست هم داده اند و همکاری میکنند تا مشکلات کشور را حل کنند و آن را به سامان مطلوب برسانند، اینکه حاکمان و مدیران در صدد سیستم سازی و نهاد سازی و نهادینه سازی هستند یا دچار روزمرگی و به طور مداوم مدیریت بحران، اینکه در جامعهای هر کس در صدد کار و تولید و کسب روزی حلال است یا در صدد انجام کارهای صوری و خدماتی و خرید و فروش و یک شبه پولدار شدن، اینکه افرادی با معیارهای تخصص و هوش و نخبگی و شایستگی در سازمانها و مدیریتها حضور دارند یا با معیارهای دیگر، اینکه افراد به معنی واقعی به مبدأ و معاد ایمان دارند و به الزامات آن پایبند هستند یا ایمان آنها ظاهری و مناسکی است، اینکه ذهنیت و تصور آنها از ارزشهای دینی و اخلاقی و انسانی و پایبندی به آنها چیست و هزاران مسأله و مشکل مشابه و غیر مشابه دیگر، به جوامع بشری اختصاص دارند.
مشکلات و مسأله های جوامع مختلف بشری اگر چه ممکن است به دلیل انسانیت واحد و عواطف و نیازهای مشترک در کلیت و کلان مشابه باشند اما وقتی با خلقیات و روحیات و نگرشهای فردی و فرهنگی و اعتقادی افراد ترکیب میشوند منحصر به آن جامعه و کشور میشوند. در هر کشور و جامعهای، افراد مثبت و منفی و سازنده و مخربی پیدا میشوند که مشابه آنها را در هیچ جای دیگری نمیتوان پیدا کرد. این افراد محصول فرهنگ و شرایط همان جامعه هستند و کنشگری آنان نیز در همان بستر و شرایط معنا میدهد.
حال اگر قرار باشد دانش و معرفتی شکل بگیرد تا مسأله ها را حل و دو دسته افراد فوق را مدیریت کند اول باید پرسید کدام مسأله ها را؟ و به تعبیر دقیقتر مسأله های کدام جامعه را؟ و کدام مردم را؟ و در کدام فرهنگ؟ اینجاست که هر جامعهای برای حل مسائل بیشمار و پیچیده سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادیِ خود به دانش و معرفت خاص و متناسب با آن جامعه نیاز دارد و علوم انسانی و اجتماعی بومی از اینجا معنا و ضرورت مییابد. بر این اساس علوم سیاسیِ بومی باید به مسأله های سیاسی آن جامعه بپردازد، جامعه شناسیِ بومی به مسائل فرهنگی و اجتماعی، علوم شناختیِ بومی به مسائل روانشناختی، الخ. ضمن اینکه هر کدام از اینها دهها شاخه جزئی و زیر مجموعه دارند. شرط موفقیت تمام آنها این است که متناسب با مسأله های آن جامعه شکل گرفته باشند و متناسب با آن نیز راه حل بدهند.
به طرز بسیار روشنی غیر معقول است که ما برای حل مسأله های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خودمان که منحصر به جامعه و شخصیت پیچیده ایرانی و مجموعه در هم تنیده ای از حقایق وحیانی و خرافات دینی و فرهنگ سنتیِ آمیخته به تجددِ ناقص است و با عوام گرایی و عوام زدگی قدرتمندِ مذهبی و غیرمذهبیِ ایرانی آمیخته است، راه حلهایی را که علوم انسانی و اجتماعیِ غرب برای حل مسأله های جوامع خودش ارائه داده بیاوریم و بخواهیم با همانها مشکلات و مسأله های خودمان را حل کنیم. اولاً نشدنی است، ثانیاً اگر شدنی باشد تا حد کمی شدنی است و ثالثاً آوردن آن دانش و راهکارها برخی تبعات منفی نیز خواهد داشت که لاجرم باید آن را نیز بپذیریم. رابعاً به بهانه غربی بودن و غرب زدگی، موانعی هم در داخل خواهد داشت، نتیجه این میشود که نه با علوم انسانی و اجتماعی غرب- که برای خودشان بسیار هم مفید است- توانسته ایم مشکلات خودمان را حل کنیم و نه علوم متناسب با نیازهای خودمان را ایجاد کرده ایم.
سوم؛ اگر کشوری علوم انسانی و اجتماعیِ بومی خود را نداشته باشد مجبور میشود آن را وارد کند و از سایر جوامع به عاریه بگیرد. از آنجایی که این علوم معطوف به مسأله های آن جوامع شکل گرفته اند وقتی علوم را وارد کردند با مشکل ناهمخوانی این علوم با مسأله های جامعه خودشان روبرو میشوند، در نتیجه این علوم عاطل و بیهوده مینمایند و نمیتوانند با افراد و جامعه ارتباط برقرار کنند. برای حل این مشکل، خطای بزرگتر دیگری انجام میشود و آن آوردن مسأله های آن کشور است و این مشکل را پیچیدهتر میکند. مسأله ها و دردها و مشکلاتی که مخصوص این کشور نیست، تلاش میشود با انواع استدلال و شواهد قبولانده شود که اینها مسأله های شما هم هست ولی خودتان نمیفهمید. نتیجه یک آشفتگی و حیرانی و چند پارگی و تضاد و تناقض فکری خواهد بود که ما در ایران کمابیش شاهد آن بوده ایم. من این موضوع را در اولین مقاله جلد اولِ مجموعه نوزده جلدیِ «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان» توضیح داده ام. البته جهانگیر شدن سریع مدرنیته و سیطره بلامنازع آن را نباید از نظر دور داشت.
چهارم؛ از یک منظر دیگر در حل مسأله، یکی از رسالتهایی که برای دانش و دانشمندان برشمرده میشود کاهش آلام و دردهای انسانها و جوامع بشری است. برخی از این آلام جهانی است ولی بخش عمده آنها که اولویت نیز دارند، محلی و بومی است و به جوامع مربوط میشوند. درمان این درها و کاهش آنها منوط به شناخت ریشههای فرهنگی و اجتماعی و ساختاری و حتی قانونیِ آنهاست و تمام اینها در هر جامعهای نسبت به جامعه دیگر فرق میکند، در نتیجه نظریهها و قواعد و روشهای خاص خود را نیز میطلبد.
پنجم؛ علم ناظر بر واقعیتها و به دنبال کشف یا شناخت واقعیت هاست. روشن است که واقعیتهای سیاسی و اجتماعی و انسانی نه تنها در جوامع مختلف متفاوت است، بلکه در یک جامعه هم در زمانهای مختلف متفاوت است. بنابراین شناخت و فهم هر واقعیتی و نحوه تعامل با آن، روش و مهارت و توانایی و دانش و داناییِ خاص خود را میطلبد و این همان علم بومی است.
ششم؛ اگر چه علوم انسانی و اجتماعی بیشتر ناظر به اعتبارات و مُواضعات و ضوابط و قراردادهایی است که جوامع بشری برای تمشیت امور زندگانی خود آنها را تعیّنا یا تعیینا وضع کرده یا پذیرفته اند، با این حال برخی معتقدند علم به دنبال کشف و فهم حقیقت است و مهمترین ویژگی علم یا علوم انسانی و اجتماعی حقیقت جوییِ آن است. پرسش این است که حقیقت چیست و کجاست و نزد کیست؟ فعلاً ما با دنیایی مواجهیم که هزاران مکتب و مذهب و نظریه و گروه همه خود را حقیقت میدانند در حالی که بسیاری از آنها نسبت تضاد و تعارض و تباین با یکدیگر دارند. آیا حقیقت واحد است و تجلیهای متفاوت دارد؟ یا تفسیرهای متفاوت دارد؟ یا حقیقت یک اصل است که فروعی دارد؟ یا متکثر است؟ یا هر دین و مذهب و جامعهای حقیقت مختص به خود را دارد؟ و دهها پرسش دیگر که موضوع بحث ما نیست. نتیجه اینکه اگر همه بر وجود یک حقیقت اتفاق نظر میکردند شاید یک علم هم برای فهم آن کافی بود، ولی فعلاً که این همه تکثر و تشتت آرا در باب حقیقت وجود دارد بهتر است ما نیز علوم انسانی و اجتماعی ابداعی و اختراعی یا ویژه خودمان را برای شناخت حقیقت داشته باشیم.
*همین موفقیت اندک در بومی سازیِ علوم سیاسی، آیا در سیاست عملی هم نمود و تأثیر داشته است؟
متأسفانه نه چندان. یعنی متون و مباحث تخصصی بسیاری در حوزه فلسفه سیاسی و سیاست و حکمرانی، بر مبنای قرآن و نهج البلاغه، سیره سیاسی نبوی و علوی، و سایر معارف اسلامی و شیعی، و داشتههای تمدنی تولید شده، ولی عمدتاً مربوط به مرحله اول و دومِ علوم سیاسیِ بومی است، به مرحله سوم و چهارم راه نیافته و در حوزه سیاست عملی در ایران استفاده نشده و تأثیر قابل توجهی نداشته است. فارغ از متون اسلامی، متون و نظریههای بسیاری توسط نویسندگان و متفکران سیاسی اجتماعیِ ایرانی در باب مسائل و مشکلات ایران مطرح شده و راهکارهای مهم و کارآمدی هم ارائه شده است، این مباحث اگر به طور کامل در قالب علوم انسانی و اجتماعی بومی نگنجند ولی معطوف به مسائل بومی ارائه شده اند و تا حدی میتوان آنها را بومی دانست ولی اینها هم چندان تأثیری در روند حکمرانی و سیاست عملی در ایران نداشته است و به مراحل سوم و چهارم راه نیافته اند.
*دلیلش چیست؟
دلایل متعددی دارد. یک دلیل مهم کلاً جدایی دولت و نظام سیاسی، از نظام فکری و پژوهشی کشور است و این یک مشکل ساختاری و بنیادین است. هیچ مدیر و تصمیم گیرندهای در ایران به لحاظ قانونی و به عنوان جزئی از فرایند تصمیم گیری، موظف نیست بر اساس نظر متخصصانِ بی طرف یا آخرین یافتههای علمی و در جهت منافع ملی کشور تصمیم بگیرد. تصمیمات عمدتاً فردی و در راستای منافع فردی و گروهی و جناحی و مقعطی است، اگر هم متخصصانی به جلسات دعوت شوند یا پژوهشی انجام شود باز برای تأیید نظر همان مدیر است و جنبه صوری دارد. دلیل دیگرش این است که اغلب مدیران در ایران به جای آنکه در صدد درک پدیدهها «آنگونه که هست» باشند آنها را «آنگونه که دوست دارند» میفهمند، و این بدین معنی است که درک درستی از واقعیتها نخواهند داشت و در نتیجه تصمیم درستی نمیتوانند بگیرند. معمولاً مدیران بر این باورند که همه امورِ تحت مدیریت آنها به خوبی پیش رفته و آنها کاملاً موفق بوده اند و اگر ایرادی هم هست از دیگران است، در نتیجه سخنان استادان و «متخصصان و پژوهشگران بی طرفِ طرفدار منافع ملی و مصالح جامعه» را بر نمیتابند و هیچ نیازی هم ندارند به آن توجه کنند، در نتیجه حلقه همکاری بین بدنه فکری و علمی از یک سو، و بدنه اجرایی و اداری از سوی دیگر، شکل نمیگیرد، و این بر خلاف فرمایش امام علی (ع) است که تأکید دارند حاکمان و مدیران باید با دانشمندانی گفتگو و تعامل داشته باشند که سخنان و واقعیتهای تلخی را که حاکمان و مدیران دوست ندارند، با آنها مطرح میکنند. دلایل متعدد دیگری هم میتوان ذکر کرد که فعلاً میگذریم.
*فکر میکنید در مجموع در زمینه ایجاد علوم انسانی و اجتماعی بومی یا اسلامی چقدر موفق بوده ایم؟
فعالیتها و اقداماتی که انجام شده در حدی نیست که بتوان گفت الان علوم انسانی و اجتماعی بومی -یا اسلامی- داریم، شاید افرادی مثل «العطاس» در گذشته و «طه جابر العلوانی» «بابی سعید» و بسیاری دیگر از ما جلوتر باشند. در عین حال نمیتوان کارهای ارزشمند بسیاری هم که در این زمینه انجام شده نادیده گرفت و نباید ناامید بود یا عرصه را رها کرد. بر اساس مشاهدات اینجانب، دوران طلایی تولید متون و اندیشههای بومی در ایران را میتوان حدوداً از ابتدای دهه هفتاد تا نیمه دهه هشتاد دانست. از اواسط دهه هشتاد این روند رو به کندی گذاشت، و در مواردی فضایی ضد علوم انسانی و اجتماعیِ بومی یا اسلامی ایجاد کرد و این مقارن با تشکیل انواع شوراها و کمیتههای اسلامی سازی علوم انسانی و اجتماعی در شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادهای ذیربط، و اختصاص بودجه به این امر، و صدور بخشنامه و تهیه آئین نامه برای بومی سازی یا اسلامی سازی علوم و رشتههای دانشگاهی است. این روند کُند همچنان تا به امروز هم ادامه دارد و فعلاً چشم انداز روشنی برای آن دیده نمیشود ولی امید است دوباره جان بگیرد.
منبع: خبرگزاری مهر
آگهی/ قوانین و شرایط قبولی در مدارس تیزهوشان چیست؟
گروه سخن از دانشگاه تهران به دور بعدی مسابقات مناظرات دانشجوی راه یافت
دانشآموزان غیر شاهد چگونه میتوانند در مدارس شاهد ثبتنام کنند؟
معاون پرورشی آموزش و پرورش: دانشآموز کسی نیست که فقط در کلاس درس ریاضی بخواند
تسخیر ساختمان دانشگاه منچستر توسط دانشجویان حامی فلسطین
جهاد دانشگاهی مانند گذشته بر انجام کارهای بر زمین مانده تمرکز کند
زیرساخت لازم برای ورود جهاد دانشگاهی به حوزه هوش مصنوعی وجود دارد
بررسی آزمون های نهایی دانش آموزان در کمیته ویژه
مصوبه کنکور قطعی است و سالهای آینده هم اجرا میشود
ضرورت هماهنگی بین بازیگران زیست بوم نوآوری و فناوری کشور
جزئیات برگزاری اجلاس رؤسای دانشگاههای فنیوحرفهای اعلام شد
سوالات آزمون علوم نهم خارج از مطالب کتاب درسی نبود/ تشخیص میزان دشواری سوالات فعلاً ممکن نیست
همه کارکنان آموزش و پرورش شامل آئیننامه مسیر رشد معلمی میشوند
فرمان جذب معلم پرورشی بعد از ۱۵ سال توسط آیتالله رئیسی
عرضه ترجمه جامعه شناسی مُد در کتابفروشیها
فروش اموال مازاد دانشگاهها برای ساخت خوابگاههای متاهلی
نتایج چهلویکمین آزمون پذیرش دستیار فوق تخصصی پزشکی اعلام شد
وظیفه جذب دانشجویان از کشورهای مختلف توسط رایزنان علمی
آزمون ارتقا و گواهینامه ۱۴۰۳ به میزبانی دانشگاهها برگزار می شود
تابستانی ویژه برای دانشجویان و اساتید علوم پزشکی
ارتقای فرهنگ دانشجویی هدف برگزاری مناظرات دانشجویی است
توجه دولت سیزدهم به سلامت دانشآموزان؛ از توزیع شیر رایگان تا جذب مربی ورزش
تاثیر معدل در کنکور قطعی است و لغو نمیشود / مصوبه جدید کنکوری دست و پای مافیا را گرفته است
شهدا مهمترین الگو برای تقویت هویت ملی هستند
معیارهای گزینش نهایی داوطلبان در دانشگاه فرهنگیان چیست؟
کمک سه هزار میلیاردی خیرین به پژوهشگاه رویان
عرضه دو مجموعه شعر آئینی جدید در کتابفروشیها
نحوه پذیرش دانشجوی دکتری و دستیاری دامپزشکی در دانشگاه تهران
آیین نامه جدید تغذیه وزارت بهداشت به دانشگاهها ابلاغ شد
تغییر زمان امتحانات پایانی طلاب سطوح عالی حوزه علمیه قم
مسابقه ملی سدید برگزیدگانش را شناخت
معیارهای معلمی؛ از نداشتن لکنت زبان تا عدم ابتلا به بیماریهای مزمن و صعبالعلاج
کار شهدای دانشآموز به دانشآموزان سپرده شود
مهلت نوبتگیری سنجش کلاس اولیها تا ۲۰ خرداد
نتایج آزمون کارشناسی ارشد اعلام شد
تقویم دانشگاهی سال تحصیلی 1404-1403 دانشگاه علامه طباطبائی اعلام شد
دستاورد دولت رییسی برای مهارت آموزی دانش آموزان چه بود
یکی از موضوعات رایج رمان زنان، نوستالژی و غم غربت است
آغاز فعالیت مجدد سامانه بازار کتاب با افزایش یارانه خریداران
سهم ۶۰ درصدی خیران ایران در مدرسهسازی
کارنامه آزمون ورودی کارشناسی ارشد ناپیوسته سال ۱۴۰۳ منتشر شد
آغاز تجدید میثاق جهادگران و دانشگاهیان با آرمانهای امام راحل
سرمایهگذاری دانشگاه شهید بهشتی بر دانش کوانتوم
اعلام آمادگی دانشگاه تهران برای کمک به مجلس شورای اسلامی
شرکت بیش از ۵۷ هزار نفر در جشنواره قرآنی وزارت بهداشت
کتاب پانزده سال دارم و نمیخواهم بمیرم... به چاپ دوم رسید
نشان سرو نماد مطالبات شهید رئیسی در ارزیابی عملکرد مدیران آموزشعالی است
جزئیات طرح ملی مهارت افزایی دانشجویان شاهد و ایثارگر اعلام شد
انعقاد قرارداد سرویس مدارس بین مدارس و پیمانکاران؛ «ممنوع»/ نحوه تهیه لباس فرم دانشآموزان
ثبتنام حوزههای علمیه تا پایان خرداد تمدید شد
اعطای جایزه ۸۰۰۰ دلاری کامستک به استاد دانشگاه صنعتی شریف
نامگذاری خیابانهای دانشگاه تهران؛ از جندی شاپور تا دارالفنون
بیش از ۲۷ هزار نفر در مهلت جدید نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ ثبت نام کردند
بیش از ۲۷ هزار نفر در مهلت جدید نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ ثبت نام کردند
دبیر همایش کتاب سال حوزه منصوب شد
سند ملی هوش مصنوعی در آموزش عالی رونمایی میشود
نماد مطالبات شهید جمهور در ارزیابی روسای دانشگاهها طراحی شد
زمان برگزاری آزمون آزمایشی دروس عمومی دانشگاه پیام نور اعلام شد
نتایج اولیه آزمون دستیاری پزشکی نیمه دوم خرداد اعلام میشود
سوگواره ادبی روز وداع یاران برگزار میشود
جلد دوم رمان دیما به کتابفروشیها آمد
ساخت پوست رباتیک با قابلیت مقاومت در برابر سرمای شدید تائید شد
آپدیت نسخه آیفون گوگل کروم با تغییری مهم
مطالبه شهید جمهور برای ایجاد مدارس مردمی
چطور صداها و تصاویر خارجی را در مترجم گوگل ترجمه کنیم؟
اختصاص۱۰ درصد برنامه درسی ابتداییها و راهنماییها به آموزشهای مهارتی/ورود هوش مصنوعی به مدارس
حالا با زمزمهکردن آهنگ در یوتیوب میتوانید به آهنگها برسید
رونمایی از گوشی باارزش شیائومی به زودی انجام میشود
استخدام مربیان پرورشی پس از ۱۵ سال وقفه در دولت شهید رئیسی
ابر مولولکولی آفتابپرست توسط ناسا شکار شد+عکس
راهیابی گروه «اندیشه ورزان» به دور سوم در مناظره دانشجویی
مناظرۀ دانشجویان تهران دربارۀ نتایج خیابانی شدن سیاست برگزار شد/ راهیابی گروه امید به دور سوم
فراخوان مرکز تخصصی تولید محتوای سلامت، پژوهشکده علوم بهداشتی
نباید نوشتن مقاله را کماهمیت جلوه داد
تاکید شهید جمهور بر استفاده از نظر دانشگاهیان در تصمیمات دولت
استفاده از نظرات وزرای علوم ادوار درتعیین اولویتهای آموزش عالی
دفترچه انتخاب رشته آزمون پذیرش دانشجو معلم کنکور ۱۴۰۳ منتشر شد
تسلیت سرپرست مرکز تحقیقات بانوان بسیج اساتید به همسر شهید جمهور
حضور 43 دانشگاه ایرانی در رتبهبندی موضوعی جهانی 2023
علاقهمند به ارتباط با نخبگان خارج برای رفع نیازهای کشور هستیم
ثبت لحظه ورود شهابسنگ غولپیکر به زمین+عکس
تلگرام کاربران ایرانی را از این امکانات خود محروم کرد
صدها ستارهای که ناگهان در آسمان ناپدید شدند کجا رفتند؟
ورود یک گوشی متفاوت از سامسونگ به بازار
پیشرفت فوقالعاده ترکیه در صنایع دفاعی پس از رونمایی از پهپاد مافوق صوت
چطور صداها و تصاویر خارجی را در مترجم گوگل ترجمه کنیم؟
موتور هواپیما در این موتورسیکلت استفاده شده+عکس
استقبال خیره کننده کلاسیکبازها از بیامو مدرن +عکس
عمر وسایل نقلیه در آمریکا چند سال است؟ +عکس
یک تغییر بزرگ روی بازیهای پلی استیشن در راه است
زمزمههای از سرگیری واردات آیفون به ایران شنیده می شود
رونمایی از گوشی باارزش شیائومی به زودی انجام میشود
اطلاعات تازه درباره گوشیهای سری آیفون ۱۴
پاسخ اپل درباره دسترسی به عکسهای حذف شده گالری کاربران
آپدیت نسخه آیفون گوگل کروم با تغییری مهم
کاملترین مجموعه از نزار قبانی در ایران
حالا با زمزمهکردن آهنگ در یوتیوب میتوانید به آهنگها برسید
لایکها از شبکه ایکس حذف میشوند؟
هوش مصنوعی ایموجیهای جدید در گوشی آیفون میسازد
وام ودیعه مسکن دانشجویان تا ۸۰۰ درصد افزایش یافت
فروش ضعیف شاسی بلند معروف کار دستاش داد+عکس
ادای احترام ویژه به رئیس جمهور شهید ایران در سومین دانشگاه برتر جهان
انتخابرشته متقاضیان آزمون پذیرش دانشگاه فرهنگیان از ۸ خرداد آغاز میشود
فرهنگ توضیحی مثلهای ژاپنی روانه بازار نشر شد
جذب نخبگان پزشکی با پیگیریهای شهید رئیسی
گرامیداشت «شهدای خدمت» در دانشگاههای سراسر کشور برگزار میشود
نشست رایزنان علمی دانشجویان ایرانی خارج از کشور برگزار می شود
آغاز توزیع کارت ارشد علوم پزشکی از امروز/ متقاضیان رشتههای بدون آزمون بخوانند
مهارت افزایی کارگزاران فرهنگی دانشگاهها در صدر اولویت
باید دانشگاه علوم پزشکی بینالمللی راهاندازی شود
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.