
به گزارش ثریا - کتاب «پسر اقیانوس» نوشته مهدی رجبی با بنمایه اساطیری درباره پیچیدگیهای احساسی بشر است و خلاقیت و نگرش عمیق نویسنده نسبت به پدیدههای اجتماعی باعث شده که اثری تکاندهنده باشد. تصویرگریهای هاله قربانی نیز همراهی با پسر اقیانوس را به یک سفر هنری تبدیل کرده است.
این کتاب در اولین جشنواره کتاب کودک و نوجوان، به عنوان برگزیده بخش تصویرگری معرفی شد. به این بهانه با نویسنده و تصویرگر این کتاب به گفتوگو پرداختیم.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* آقای رجبی کی به این نتیجه رسیدید که دیگر میتوانید خودتان را نویسنده معرفی کنید؟
سال دوم دانشگاه بودم و داستانی نوشتم به نام این سرما مرا میکشد. اولین داستانی بود که رویم شد بدهم آدمهای اهل ادبیات بخوانند و بعدها در مجموعه داستانم چاپش کردم. داستان فضای خیلی تلخی داشت و راویاش کودکی بود که ناتوانی ذهنی داشت. فکر کنم این پسرک غمگین و تنها کسی بود که نهایتاً بعد از چاپ اولین مجموعه داستان بزرگسال، دوباره مرا صدا زد به سوی ادبیات کودک و نوجوان و خلق راویهایی که بیشتر دوستشان داشتم.
* نوشتن را از چه سنی و چگونه شروع کردید؟
من از کلاس سوم ابتدایی نمایشنامههای تک نفره مینوشتم و تک نفره هم اجرایشان میکردم. فکر کنید یک جور وانمنشوی عصرحجری. از کلاس چهارم به بعد، بیشتر مدرسهها دعوتم میکردند بروم برایشان برنامه اجرا کنم و خب این حس خوبی به یک بچهی ده ساله میداد. هر چند فقط یک جعبه مدادرنگی مزخرف درجه هشت سهمیهای بهم میدادند، باز هم هدیه گرفتن چیز خوشایندی بود. اما من عملاً نوشتن حروف و کلمات را قبل از دبستان شروع کردم چون پدرم معلم بود و کتابهای درسی را میآورد خانه. من هم از روی آنها حروف را تقلید و نادانسته ترکیب میکردم بدون اینکه بفهمم معنایش چیست و نتیجه گاهی افتضاح و خجالتآور بود. بزرگتر که شدم فهمیدم کلمهها موجودات زنده و خطرناکی اند و هم زمان راهگشا و نجاتدهنده. بعدها نمایشنامهنویس بهتری شدم ولی به خاطر عشقم به سینما، تنها آرزویم این بود که کارگردان بشوم. رمانهایی را هم که میخواندم، به شکل فیلم میدیدم و کارگردانیشان میکردم. مربی پرورشی سال پنجم دبستان اما به جای تشویق مرا متهم کرد که داستانی که برای مسابقه نوشته بودم رونویسی از روی کتاب بوده و دروغ میگویم و وقتی گفتم اگر راست میگوئید، کتابش را بیاورید! گوشم را کشید و من و گوشم ده دوازده متر دنبالش رفتیم و بعد او ما را رها کرد در رنجی بیحساب وسط راهرویی دلگیر که بوی نفت میداد و زمستان و جوهر استنسیل.
* ایده داستان پسر اقیانوس از کجا آمد؟
روزهای تلخی را از سر میگذراندیم بعد از سیل خوزستان، مثل همهی روزهای تلخ دیگر. من عکسها و فیلمها را میدیدم و کاری از دستم برنمیآمد. یکی از دوستان نویسنده تماس گرفت که برای مجلهای داستانی میخواهند دربارهی سیل. من تقریباً نود و نه درصد اوقات با مجلهها و نشریهها کار نمیکنم اما به خاطر احترامی که برای دوست نویسنده قائل بودم و هستم، قبول کردم و داستان را یکنفس و دو روزه نوشتم و اصلاً نفهمیدم کجای زمین و زمان ایستادهام بس که رنجآور بود نوشتن این داستان. مجله به هر دلیلی از پوشش اخبار سیل منصرف شد و من ماندم و داستانی که دوستش داشتم اما برای کار تصویری مناسب نبود. بعدها سر حوصله و کمکم کوتاه و سادهاش کردم و اینجوری پسر اقیانوس متولد شد. صد البته من دکمهی جیب پیراهن مرحوم همینگوی هم نیستم، اما واقعاً حال غریبی را تجربه کردم که مرا یاد ماجرایی دربارهی او انداخت. میگویند یک بار دچار نوعی تهوع و اضطراب و سرگیجه مزمن میشود. تشخیص دکتر این است که او تمام علائم دریازدگی را دارد و میپرسد که آیا اخیراً روی دریا وقت گذراندهاید؟ و همینگوی لابد در جواب لبخند تلخی زده چون فقط خودش میدانسته که مدت هاست مشغول نوشتن پیرمرد و دریا ست. این حالت را من دو روز تجربه کردم و عمیقاً غم مردمم را خوردم، غریب و سرگشتهی سیل و طوفان.
* نوشتن کدام موقعیت از داستان برایتان سختتر بود؟ چرا؟
نوشتن پایان برایم از همه سختتر بود و فکر کنم برای همه همینطور باشد. وقتی راه حل بعضی معضلات زندگی را میدانی اما کاری از دستت برنمیآید جز نظاره، زیستن جانفرسا میشود و نوشتن داستان هم از آن مستثنی نیست. سیل میآید، ویران میکند، فروکش میکند و میرود اما ضمانت نمیدهد که ماه بعد و سال بعد دوباره برنگردد. چون یا راهکاری برای تغییر شرایط و جلوگیری از وقوعش ارائه نشده یا اگر شده، عاقلانه و کارآمد نبوده و این یعنی تعلیقی کشنده و کشدار برای ساکنان بلازدهی آن منطقه. خب، راوی کوچک من هم سوار بر قایق و همراه حیوانهایش، سرگردان این اقیانوس بیکران شده بود. هرچه نگاهش کردم دیدم طفلک در وضعیتی شبهاسطورهای گرفتار شده، عروسکی است تنها در خیمهشببازی خدایان. اگر چه پا در سفری مکاشفهوار میگذارد، اما عملاً قدرت تغییر شرایط را ندارد. راوی ِ من در وضعیتی است که تصمیم برایش گرفته میشود و نهایتاً ارادهاش مغلوب قهر طبیعت و برنامهریزی یا برنامهنریزی بر مسندنشستگان است. پس من هم دست به دامان اساطیر کهن شدم و نتیجه آن شد که در داستان خواهید خواند.
* کسی را میشناسید که شبیه شخصیت اصلی این کتاب باشد؟
بله. خودم. هشت، نه ساله که بودم همیشه آرزو داشتم یک کلکسیون کامل از این حیوانهای مینیاتوری گوگولی مگولی داشته باشم، اما کسی برایم نخرید و من هم از کسی نخواستم چون خواستن عیب بود آنوقتها و من هم فقط به تماشایشان از پشت شیشه ویترین مغازهای در بازار دلخوش بودم. یک هواپیمای بوئینگ سفید هم کنارشان بود. آن را هم میخواستم و همچنان خواستن عیب بود. تا اینکه شانس آوردم و روزی رفتم در جلد سمیر و آن خانم مهربان مثل فرشتهای سوار بر قایق موتوری از راه رسید و یک بسته حیوان مینیاتوری برایمان آورد.
* عنوان کتاب چگونه انتخاب شد؟
اولش سرسری چند تا اسم انتخاب کردم اما هیچکدام به دلم ننشستند. تصنعی و متظاهرانه بودند مثل «ناخدای کوچک» یا «به فرمان من به پیش». همانطور که گفتم رنگی از اساطیر در داستان هست که صد البته من توضیحش نمیدهم و میسپرمش به احساس و ادراک خواننده. حس کردم اینکه روزی سراسر کرهی زمین غرق در آب بوده، ی ک اقیانوس به هم پیوسته، میتواند کلید نام داستان باشد. پسری تنها بر پهنهی بیکران اقیانوس، انگار که خودش را ناگهان در لحظهی رازآمیز و شگفت آغاز خلقت یا برعکس پایان خلقت ببیند. این تصویر منتقلکنندهی یک نوع حس وقار و سکوت و سکون بود و نام داستان را خودش انتخاب کرد: پسر اقیانوس.
* اگر بتوانید شخصیت اصلی داستان پسر اقیانوس را ملاقات کنید، به او چه میگوئید؟
میگویم بخواه و بپرس و برای خواستههایت، آرزوهایت بجنگ. خواستن برعکس چیزی که به ما گفتند اصلاً چیز بدی نیست. خواستن نشانهی آغاز روند آگاهی و شکوفایی و ساختن و البته، توانستن است!
* وقتی میخواهید داستانی بنویسید، اول به شخصیت آن فکر میکنید یا طرح داستان؟
حقیقتش قاعده خاصی ندارم. گاهی شخصیت و گاهی طرح بر هم مقدم میشوند اما من معمولاً شخصیتها را ترجیح میدهم. وقتی خوب میشناسمشان شروع میکنند به ساختن فضا و اتفاق در اطراف خودشان مثل بذری که ریشه و ساقه و برگ میدهد و تناور میشود. اگر بخواهم چیزی را تصنعی بهشان قالب کنم سرکشی میکنند و از ذهنم محو میشوند. پسر اقیانوس را هم میشناختم و فکر کنم تمام ما که در خاورمیانه به دنیا میآییم، بشناسیمش. بچهای که یک روز بیدار میشود و میبیند سیل آمده. یک شب بیدار میشود و می بیند جنگ شده و بسیارند این یک روزها و یک شبهای نازیبا و ناگهانی.
* به نظر شما مهمترین عناصر یک داستان تصویری خوب چیست؟
به نظرم ارتباط دوسویهی بین تصاویر و متن خیلی مهم است. گاهی متن توان تفسیر وضعیت، اندیشه و یا احساسی را ندارد و یک تصویر حساب شده و هنرمندانه این خلاء را پر میکند و گاهی هم کلمهها کلاً به تصویر در نمیآیند و بهتر است کلمه باقی بمانند. اما در نهایت معتقدم در یک کتاب تصویری موفق ایدهی نو و ایجاز در روایت مهم است و بسیار مهمتر اینکه تصاویر ترجمان تحتالفظی متن نباشند. البته این کار بسیار دشواری است که هم به متن وفادار بمانی و هم بُعد ی تازه و پنهان از آن را نمایش بدهی که خواننده به واسطهی آن بتواند معنی دوم و سوم و … را در ذهن بسازد. امیدوارم من و تصویرساز خوشذوق پسر اقیانوس در نهایت موفق شده باشیم تأثیر خوبی بر مخاطب بگذاریم.
* به نویسندهای که روی اولین کتابش کار میکند، چه توصیهای میکنید؟
مهمترین کار این است که با خودمان روراست باشیم. برای چه مینویسم؟ آیا چیزی که مینویسم اول از همه چیزی به آگاهی و بینش خودم اضافه میکند؟ داستانم نگاهی تازه و دیگرگونه به زندگی و آدمها و هستی دارد؟ اگر ندارد برای چه مینویسمش؟ برای اینکه کتابی چاپ بشود و بعد به راحتی از یادها برود؟ آیا اگر خودم باشم و این ک تاب را ببینم و ورق بزنم، به چشمم اثری عمیق و شاخص میآید؟ اگر نه، چرا اصرار دارم وق ت دیگران و تنهی درختان را تلف کنم؟ آیا شهامت کافی دارم حرف ی را که در دل دارم بزنم وقتی میدانم احتمالاً باب میل همه نخواهد بود؟ یا این که فقط میخواهم ناخنکی به الگوهای دستمالی شدهی ادبی بزنم تا چیزکی چاپ کنم و برای خودم هوادار مجازی و حقیقی دست و پا کنم؟ شجاعت یعنی همان صداقت و صداقت یعنی چیزی را که به آن باور نداری نگو و ننویس. قرار نیست با داستانمان جهان را متحول کنیم و نیرنگ و دروغ و ستم را از صفحهی گیتی محو کنیم، اما حداقل میتوانیم دلیرانه چیزی را که به آن باور نداریم ننویسیم، تحت هیچ شرایطی. گاهی ننوشتن یعنی نوشتن و سکوت یعنی حرفزدن. این همان لحظهای است که یک نویسندهی واقعی به دنیا میآید حتی اگر تنها یک کتاب در زندگیاش بنویسد، یک کتاب واقعی!
***
هاله قربانی تصویرگر این کتاب نیز درباره تصویرگری و چگونگی القای واقعیت در بستری غیرواقعی میگوید این مسئله به نوع داستان بستگی دارد. بعضی از داستانها با نگاه شخصی تصویرگر ادغام شده اند و گاهی بعضی از داستانها اینطور نیستند؛ هیچ نگاه شخصیای وجود ندارد و تصویرگر بخشی یا تمام اطلاعاتی که متن نتوانسته وارد داستان کند، به آن اضافه میکند.
وی درباره فرمول تبدیل شدن یک تصویرگر به کتاب افزود: فرمول خاصی وجود ندارد. همین که جسارت داشته باشی و بخواهی کافی است. به نظرم این که بتوانی خودت را در کودکیات فرض کنی و جای بچهها فکر کنی، هیجان خاصی میخواهد و البته جسارت.
قربانی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر ناشری از شما بخواهد تصویرگری یک کتاب را در طول دو هفته انجام بدهید، قبول میکنید؟ گفت:
با سرعتی کار کردن خیلی موافق نیستم. فکر میکنم زمان نقش خیلی زیادی در خلق یک اثر دارد. برای مدتی باید به یک کار نگاه کرد و در بارهاش فکر کرد. به نظرم باید این آرامش و فراغ خاطر را داشته باشی تا یک کار خوب و در خور بچهها خلق شود. فکر میکنم آدم سرعتی کار کردن نیستم، به خصوص در این برهه از زندگیام.
وی افزود: معمولاً برای اتود نمیتوانم دو تا پروژه را هم زمان باهم جلو ببرم، ولی برای اجرا این کار را میکنم. برایم هیجانانگیز است که بتوانم تجربیات یا نتایجی که در هر پروژه یا حتی در هر فریم به دست میآید، به پروژههای بعدی تعمیم بدهم. این برایم جالب است.
وی افزود: معمولاً داستانهایی که به من سفارش میدهند، رئالیسمی داخلشان وجود دارد. مثلاً مربوط به یک اتفاق واقعی، یک مکان واقعی یا یک سانحه یا حادثه واقعی اند. مانند داستان پسر اقیانوس که مربوط به یک منطقه جغرافیایی و یک اتفاق کاملاً واقعی بود. بنابراین، برای چنین داستانهایی معمولاً درباره آن منطقه جغرافیایی، شخصیتها، نحوه زندگی و پوشش گیاهی که در آن منطقه وجود دارد، جستوجوی تصویری میکنم و تلاش میکنم خودم را در آن مکان فرض کنم. در پسر اقیانوس بخشی از کار غیر واقعی بود که با خیالپردازی من عجین میشد، ولی بیشتر کارهایی که انجام دادهام رفرنسهایی دقیق و واقعی داشتهاند.
وی درباره تغییر تصویرگریها به واسطه بازخورد نویسنده گفت: به نظرم این ارتباط بین نویسنده و تصویرگر باید وجود داشته باشد. چون هم میتواند سرعت عمل کار را بالا ببرد و هم قدرت تصمیمگیری را در مراحل مختلف داستان جلو ببرد.
ارتباط با مدیر هنری یا سر ویراستار هم میتواند بخشی از روند شکلگیری یک داستان باشد. من معمولاً از قضاوتها، چه خوب و چه بد، استقبال میکنم و بهشان فکر میکنم. به نظرم حتی قضاوتهای بد و یا منفی درباره کار میتواند به رشد تو کمک کند. حتی شاید در آن پروژه نه ولی در پروژههای بعدی. بنابر این از همهشان استقبال میکنم.
قربانی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه علاقهمند به تصویرگری چه نوع کتابهایی است افزود: من هر بار داستانهای مختلف را انتخاب میکنم. دوست ندارم یک مدل داستان بهم سفارش بدهند و فکر میکنم این برای رشد هر آدمی لازم است. چون فکر میکنم هنوز خودم را نشناختهام و با این داستانهای مختلف میتوانم ابعاد مختلفی را که در وجودم است و خودم ازشان بیخبرم، کشف کنم و این برایم لذتبخش است. معمولاً داستانهای مختلف با فرمهای مختلف را قبول میکنم.
و همیشه دوست داشتهام داستانهایی برای گروه سنی خردسال کار کنم. یکی دو داستان بیشتر در این زمینه کار نکردهام. دوست دارم بهم سفارش بدهند، ولی خیلی کم این اتفاق میافتد.
وی گفت: من تا قبل از مرحله چاپ، تقریباً همه کتابهایم را دوست دارم. بعضی کتابها در مرحله چاپ معمولاً خراب میشوند که آن بخش برای من خیلی ناراحتکننده است. ولی تا قبل از مرحله چاپ، چون هرکدام از کتابهایم در یکی از برهههای زندگی من بوده اند، با همهشان به نوعی ارتباط برقرار کردهام و همهشان را مثل بچههای خودم دوست دارم.
این تصویرگر کودک و نوجوان گفت: تنها چیزی که درباره خودم راضیام میکند این است که همیشه دلم میخواهد کار جدید کنم و از تکرار خوشم نمیآید. به نظرم وسواس من در این زمینه - که حالا نمیدانم تا چه حد موفق بوده ام- که همیشه سعی کردهام کار امروزم شبیه کار قبلیام نباشد و این عدم تکرار، خیلی همهجا بهم کمک کرده است.
منبع : نشر افق
کشف «فلسفه حق» در اندیشه نوصدرائیان به کتابفروشیها آمد
شهید اول و معجزه کتابها پس از ۱۶۹ سال
صهیونیسم و استعمار: اسرائیل امروز، همان بنیاسرائیل قرآن است؟
جنگ جهانی برای رسیدن به بزرگترین گنج جهان
چگونه ماهوارههای استارلینک را در آسمان ببینیم؟
تربیت نسل خلاق و فناور با تمرکز بر آموزش هوش مصنوعی در مدارس
عبور پنلهای خورشیدی پروسکایتی از ۱۵۳۰ ساعت عمر عملیاتی
عرضه تجاری ابزار ویرایش ژن در راستای افزایش دقت و سرعت تحقیقات پزشکی
تابش پرانرژیتر از نور ورودی؛ کشف دانشمندان ژاپنی که همه را شگفتزده کرد
اولین سند هوش مصنوعی جهان اسلام به تصویب رسید
تماس تلفنی رمزگذاری کوانتومی در مسافت ۶۰۰ مایلی انجام شد
تدوین کتابهای درسی جدید در حوزه کدنویسی
هشدار پلیس فتا درباره کلاهبرداری با ادعای فروش سوالات امتحانات نهایی
تصاویر ماهوارهای ابزاری بیرقیب در پایش آلودگی هوا
روشی بدون دارو برای تقلید از اثرات اوزمپیک
ویدئوی ناسا از پرواز بر فراز قمر شارون
ضرورت همگرایی صنعت و دانشگاه و پیشتازی در هوش مصنوعی برای آینده ایران
بحران آموزش دندانپزشکی: ۷۰۰ استاد کم داریم
شهریه دانشگاه آزاد: مقایسه هزینه با دانشگاههای دولتی و راهکارهای پرداخت
ابهام در بودجه و نحوه توزیع شیر مدارس؛ آیا این طرح اجرایی میشود؟
خط و نشان تعزیرات برای مدارس غیردولتی متخلف
۱۰۰ هزار میلیارد تومان برای توسعه فضاهای آموزشی لازم است
پاول دوروف دخالت فرانسه در انتخابات رومانی را لو داد
ساخت نسل جدید ابزارهای امنیت سایبری؛ پیشبینی هوشمند تهدیدات امنیتی
اثرات شگفتانگیز رواندرمانی بر کاهش دردهای مزمن
جذب ۲۹ هزار بازمانده از تحصیل ۶ تا ۱۱ سال در مدارس
شهر قدس پایلوت توسعه عدالت آموزشی/ تخصیص اعتبار ویژه به سرانه مدارس و سلامت دانش آموزان این شهرستان
فصل نوین حکمرانی فناوری در ایران با طرح ملی هوش مصنوعی/ آیا سازمان ملی هوش مصنوعی شکل میگیرد؟
تولید کود آهسته رهش از ضایعات کشاورزی
خودسری هوش مصنوعی در ایجاد هنجارهای اجتماعی خاص خود
تغییر نماد گوگل برای اولین بار در ۱۰ سال گذشته
تلگرام درخواست سانسور را نپذیرفت
هشدار؛ برخورد احتمالی فوران خورشیدی به زمین
ارسال پیامک تبلیغاتی و اطلاع رسانی بدون اجازه مشترک ممنوع است
تاکسی هوایی المپیک ۲۰۲۸ انتخاب شد
تحول در مدرسهسازی نباید صرفاً به احداث فیزیکی محدود شود
ایجاد شورای اشتغالزایی برای دانشآموزان با نیاز ویژه/ سنجش کودکان از ۲ سالگی
توزیع کتب درسی خارج از سامانه الکترونیکی ممنوع است
با افزایش دمای جهانی، اختلال خواب خطرناکتر میشود
علم، راز خوشبختی را فاش کرد
ماه قبلا یک سرزمین آتشفشانی بوده است
گونهای جدید از بندپایان زهردار به نام استاد دانشگاه علومپزشکی کاشان ثبت شد
درخشش آفتابگردان کیهانی در دوربین یک عکاس آماتور
بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی نیازمند تحول عقلانی است
الگوی شهید رئیسی: جهاد، تحول و خدمت بیمنت
دیپلماسی مقاومت نظریهای اثرگذار با بنیانهای حکمی و دینی است
دکتر عاملی: دیپلماسی مقاومت عقلانی است و در برابر دیپلماسی سلطه ایستاده است
تغییر بزرگ در آزمون داروسازی: با ۲ درس مانده شرکت کنید
دستیاران پزشکی و کابوس خودکشی: آمار تکاندهنده در آمریکا
نورافشانی بیسابقه در آسمان مریخ / ثبت اولین تصویر از شفق قطبی در سیاره سرخ
وزیر علوم: دیپلماسی علمی، اولویت اصلی ماست
افت سه پلهای رتبه علمی ایران در جهان/برخی اساتید توانمندی چاپ مقالات خود در پایگاههای جهانی را ندارند
تلاش نافرجام هند برای پرتاب یک ماهواره رصد زمین
بازدید معاونان وزیر علوم از نمایشگاه دستاوردهای آموزش دیجیتال چین
ساعت کاری طولانی بر سلامت احساسی افراد اثر میگذارد
اینترنت بدون کلیک و آینده وب؛ هوش مصنوعی محتوا و بازدید را نشانه گرفت
ابلاغ جداول برنامههای درسی رشتههای شاخه فنی و حرفهای و کاردانش
نگاهمان به اردوهای راهیان نور، راهبردی و تربیتی است
استفاده از نانوحاملهای هوشمند برای توقف رشد سرطان پستان
پای ضربدری؛ ناهنجاریای که نباید آن را تنها یک مشکل ظاهری دانست
سفر سریع به مریخ با موتور هستهای
خبر خوش وزارت علوم: مشکل جذب هیئت علمی ۹۹-۱۴۰۱ حل میشود
نانوحبابها چگونه صنعت آب را متحول میکنند
تهران، پایتخت هوش مصنوعی جهان اسلام میشود
سهم ۳۲ درصدی هوش مصنوعی و دیتاسنترها از انرژی جهانی تا سال ۲۰۳۰
ماهواره هندی پس از پرتاب در فضا گم شد
کشف یک میکروب ناشناخته در ایستگاه فضایی چین
ابداع بلوری که با تغییر رنگ، آلایندههای آب و هوا را تشخیص میدهد
جلوگیری از قطع برق و اینترنت در زمان برگزاری امتحانات نهایی/ در طراحی سؤالات استانداردسازی رعایت شده است
نیاز تهران به احداث ۱۳ هزار کلاس درس جدید/ ۱۴ درصد مدارس پایتخت نیازمند تخریب و بازسازی
کشف میکروبهایی که به سرعت کربن دیاکسید جذب میکنند
اندازهگیری میزان مصرف شیر مادر با یک دستگاه ساده
کارگاه مشارکتی هوش مصنوعی و تولید محتوا در موزهها
ویدئوی ناسا از پرواز بر فراز دنیای مردگان
الکترولیت ایرانی به فاز صنعتی رسید/حلقه گمشده زنجیره باتری در دستان دانشبنیانها
ساخت بازیهای ویدئویی توسط هوش مصنوعی
کاهش ۹۹.۹۹ درصدی رشد باکتریها و قارچها در یخچال با کمک نانو ذرات
کلید برتری انسان در جهش خاموش دیانای است
همکاری علمی ایران و روسیه وارد فاز جدیدی میشود
آینده ایران در گرو علوم انسانی؛ تاکید سرپرست دانشگاه تهران
هشدار امام سجاد(ع): از این گناه به خدا پناه ببرید
ارتحال حجت الاسلام فاطمی نیا؛ ضایعهای برای فرهنگ و اخلاق اسلامی
پاک شدن از گناه مثل روز اول! با انجام این کار
نماز صبح: بیدار کردن خانواده واجب است؟ پاسخ رهبری
تصویر/ مسجدالنبی(ص) از نمایی که تا به حال ندیدهاید
وقتی کودک مهر نماز را بر میدارد، چه کنیم؟
ناگفتههای فرزند آیت الله بهجت: وصیتنامه و تواضع عجیب
آیت الله جوادی آملی: گرامی ترین مرگ کدام است؟
موفقیت فوری با نسخه امام باقر (ع): تأخیر ممنوع
چرا نمازهایمان بیاثر است؟ پاسخ آیتالله مجتهدی
تصویر/ راز و نیاز یک مرد در حرم پیامبر خوبیها
آیا غسل در استخر و جکوزی صحیح است؟ پاسخ آیت الله سیستانی رسید
آیا قطع دستگاه از بیمار مرگ مغزی جایز است؟ پاسخ رهبری
بازگشت پیکر شهید علیزکایی پس از ۳۶ سال + جزئیات مراسم
فرمول امام علی (ع): پیروز شدی؟ عفو کن
راز حفظ نعمتها: هشدار امام علی (ع) درباره کمشکری
توصیه حیاتی علامه طباطبایی: مراقبه مستمر، کلید پیشرفت در سیر و سلوک
راز آرامش خانوادگی و اخلاق نیکو در کلام نبوی
نهج البلاغه و راز تقدیر: تدبیر انسان همیشه کارساز نیست
چیدن میوه همسایه روی دیوار ملک ما حلال است؟ حکم شرعی را بدانید
چرا فردوسی بزرگ خدای سخن نام گرفت؟
چگونه جان خود را به بهشت بفروشیم؟
آیا به سنوات کارمندان خمس تعلق میگیرد؟
آیت الله فیض الاسلام؛ عالمی که نهج البلاغه را همهفهم کرد
خاطرات تکاندهنده از آزادسازی خرمشهر: فرار از هلیکوپتر عراقی در بیتالمقدس
سالگرد آیتالله بهجت؛ مسجد اعظم قم میزبان عاشقان
تصویر/ امامزاده داود هنجن با بنایی متعلق به دوران قاجار
آینده قاریان در بوته نقد: نشست ویژه تیم ملی
قدرت پنهان رسانهها: سفری با کتاب فلسفه رسانه کلید فهم دنیای امروز
عشق، تفاهم یا مأموریت نجات؛ کدام مسیر به زندگی مشترک پایدار میرسد؟
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.