به گزارش ثریا ماجرای این جنایت هولناک از چهارم بهمن زمانی روی میز قاضی شعبه ۴۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گشوده شد که اهالی خیابان شهید محبی در تماس با پلیس ۱۱۰ و نیرو‌های امدادی اورژانس، از سقوط مرد ۵۴ ساله‌ای به داخل کوچه خبر دادند.

 

به دنبال دریافت این گزارش، بلافاصله نیرو‌های اورژانس آژیرکشان عازم خیابان شهید محبی ۲۹ شدند و چهره خون آلود مردی را دیدند که با سر از دیوار منزل مسکونی به پایین سقوط کرده بود. اگرچه «محمد-د» آخرین نفس‌های زندگی را می‌کشید، اما باز هم نبض زندگی در ضربان قلبش، روزنه‌ای از امیدواری به حیات را نمایان می‌کرد. این گونه بود که مرد بیهوش با برانکار به درون خودروی اورژانس انتقال یافت و آمبولانس آژیرکشان عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شد.
گزارش هاحاکی است، کادر درمانی با دیدن وضعیت وخیم مرد مجروح، بی درنگ او را به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل کردند، اما این مرد به کما رفت و به جدال با مرگ پرداخت.

از سوی دیگر نیرو‌های کلانتری طبرسی شمالی نیز برای بررسی ماجرای سقوط هولناک مرد ۵۴ ساله عازم محل وقوع حادثه شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی‌های مقدماتی پلیس نشان می‌داد که دقایقی قبل از سقوط، درگیری خانوادگی بین مرد مجروح و داماد جوانش رخ داده است. همین موضوع کافی بود تا این پرونده به دلیل عمدی بودن حادثه، اهمیت ویژه‌ای یابد؛ بنابراین با هماهنگی قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) رسیدگی به این پرونده در شعبه ۴۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و زیرنظر قاضی دکتر فرحبخش آغاز شد و بررسی‌های قضایی به صورت تخصصی ادامه یافت. تحقیقات بیشتر درباره این سقوط هولناک بیانگر آن بود که ابراهیم (داماد خانواده) با همسرش دچار اختلافات خانوادگی شده بود که پدر زن (مرد مجروح) برای حمایت از تنها دخترش، سعی کرد با ورود به موضوع اختلاف خانوادگی، این ماجرا را خاتمه دهد، اما کار به مشاجره و درگیری لفظی شدیدی کشید به طوری که جملات رکیک و توهین آمیزی بین آن‌ها رد و بدل شد. در این هنگام همسایگان «محمد-د» واسطه شدند و با دخالت آن ها، مشاجره پایان یافت؛ بنابراین گزارش، با به دست آمدن این اطلاعات، بلافاصله قاضی فرحبخش دستور دستگیری داماد جوان را صادر کرد تا بررسی‌های دقیق تری در این باره صورت گیرد، اما هنوز یک هفته بیشتر از این حادثه وحشتناک نگذشته بود که تلاش پزشکان برای نجات مرد ۵۴ ساله به نتیجه نرسید و او در این جدال چند روزه، تسلیم مرگ شد. با گزارش مرگ «محمد-د» از سوی کارکنان بیمارستان به پلیس، این پرونده رنگ جنایی گرفت و بدین ترتیب تحقیقات قضایی وارد مرحله جدیدی شد.

 

با دستور قاضی شعبه ۴۰۱ مجتمع قضایی شهید بهشتی مشهد، متهم این پرونده برای انجام بازجویی‌های تخصصی در حالی در اختیار کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که او مدعی بود نقشی در سقوط پدرزنش از روی دیوار نداشته است. به همین دلیل و با دستور سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروهی از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) بازجویی‌های فنی و تخصصی را آغاز کردند، اما این جوان تلاش می‌کرد تا با داستان سرایی روند تحقیقات را به سوی سقوط غیرعمد بکشاند!

از سوی دیگر نیز با دستور مقام قضایی، جسد مرد ۵۴ ساله (مقتول) در پزشکی قانونی مورد کالبدشکافی قرار گرفت و علت مرگ ضربه با جسم سخت به ناحیه سر اعلام شد و بدین ترتیب تحقیقات پلیسی با راهنمایی‌های قاضی فرحبخش، روند پیچیده تری یافت.متهم پرونده که دو روز بعد از مرگ «محمد- د»، در تنگنای سوالات تخصصی قرار گرفته بود دیگر نتوانست در برابر مدارک و اسناد موجود، دوام بیاورد و به ناچار راز سقوط مرگبار پدرزنش را فاش کرد و گفت: هنگام کری خوانی و عصبانیت با پدرزنم درگیر شدم و از پشت سر با تنه قلیان چوبی، ضربه‌ای به سرش زدم. او تلوتلو خوران روی پاگرد پله‌ها رفت و از آن جا از روی دیوار به داخل کوچه سقوط کرد! به دنبال اعترافات صریح متهم، وی توسط کارآگاهان به محل وقوع جنایت منتقل شد تا در حضور قاضی پرونده، صحنه قتل پدرزنش را بازسازی کند. به گزارش اختصاصی خراسان، در بازسازی صحنه قتل که سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت، قاضی دکتر فرحبخش با تفهیم مواد قانونی به متهم ۳۰ ساله، از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهارات وی هنگام بازسازی صحنه جنایت در مراحل بعدی دادرسی مورد استنادات قضایی قرار می‌گیرد.

این گونه بود که «ابراهیم- ر» پشت دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و زوایای پنهان این قتل هولناک را افشا کرد.

او گفت: پدرزنم طبقه دوم منزلش را برای من و همسرم ساخته بود تا ما در آن جا زندگی کنیم، اما به خاطر مشکلات اقتصادی که داشتم همسرم نیز در بیرون از منزل کار می‌کرد تا این که روزی یکی از دوستانم به من گفت: «همسرم سوار خودروی مردی غریبه شده است!» این موضوع افکارم را به هم ریخت و موجب سوء ظن من شد. دیگر نمی‌توانستم طاقت بیاورم و با همسرم درگیر شدم! پدرزنم که در جریان این درگیری قرار گرفت نزد من آمد تا میانجی گری کند، ولی سوءظن مانند خوره به جانم افتاده بود! به همین دلیل با پدرزنم نیز درگیر شدم. با فریاد‌های ما همسایگان دخالت کردند و ما از هم جدا شدیم، اما او درحالی که روی پله‌ها ایستاده بود همچنان حرف هایش را تکرار می‌کرد که این موضوع به کری خوانی بین ما انجامید. در همین حال من که به شدت عصبانی بودم قلیان چوبی را برداشتم و از پشت ضربه‌ای به سرش زدم! او که گیج شده بود از پله‌ها بالا رفت که ناگهان درهمان حال او را هل دادم و از روی دیوار به داخل کوچه سقوط کرد؛ بنابراین گزارش، در پی اعترافات صریح متهم، قاضی شعبه ۴۰۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و داماد جوان که دستش به خون پدرزنش آلوده شده بود به زندان انتقال یافت تا این پرونده جنایی، دیگر مراحل دادرسی را طی کند.